خلاصه ماشینی:
"تفاوت اصلی سیستمهای حاکمیت شرکتی درونی و بیرونی ناشی از رابطه بین این دو حق(حق مالکیت و حق نظارت) بین سهامداران است.
انگلستان و آمریکا با تعداد زیادی شرکت سهامی عام که در بشتر موارد،مالکیت آنها بهطور گسترده پراکندهشده و سهامداران تأثیر ضعیفی بر مدیریت شرکت دارند،در زمینه ساختار مالکیت سهام تقریبا مشابهاند؛درحالیکه کشورهایی که خاستگاه و منشأ قانون مدنی دارند،مانند ژاپن و آلمان در بیشتر موارد دارای ساختار مالکیت متمرکز هستند.
در چین مالکیت سهام تقریبا بهطور مساوی بین دولت،نهادها و اشخاص محلی پخش شده است،درحالیکه در اغلب کشورهای در حال توسعه به علت سهم پایین بخش خصوصی و وجود بازارهای سرمایه محدود،نظارت شرکتی در اختیار خانوادهها باقی مانده است.
بازیگران اصلی در مدل انگلستان و آمریکا شامل مدیریت،هیأت مدیره،سهامداران(به ویژه سرمایهگذاران سازمانی)،نمایندگان دولت، بازارهای بورس اوراق بهادار،سازمان خودگردان7و شرکتهای مشاورهای در زمینه حاکمیت شرکتی و رأیگیری به سازمانها یا سهامداران خدمت،میباشد.
با این وجود در سالهای اخیر چندین عامل موجب تضعیف توسه و پیادهسازی سیاست صنعتی جامع میشود: 1-شکلگیری خطمشی به علت رشد نقش شرکتهای ژاپنی در داخل و خارج از کشور و در نتیجه ارتباط با وزارتخانههای دولتی گوناگون به ویژه وزارت صنعت و تجارت بین المللی،چندگانه شده است.
نمودار 8-ساختار حاکمیت شرکتی (به تصویر صفحه مراجعه شود)&%13318QETG133G% پینوشتها: (1)- yroehT ycnegA (2)- yroehT redlohekatS (3)- waL nammoC (4)- woR (5)-مدل SU-olgnA درانگلستان،آمریکا،استرالیا،کانادا،نیوزلند و چندین کشور دیگر حاکم است.
W. D,nosrednA rewoP:ecnanrevoG etaroproC fo noitulovE ehT fo lanruoJ.
eropagniS fo ytirohtuA yratenoM eht fo weiveR a:ecnanrevoG etaroproC.
www//:ptth ecnanrevog/moc."