چکیده:
هدف از این مطالعه تبیین نقش واسطهگری تنظیم شناختی هیجان برای سبکهای والدگری و مشکلات هیجانی بود. بدین منظور با انتخاب یک گروه 240 نفری از دانشآموزان دبیرستانی از شهرستان فسا به شیوهی خوشهای چند مرحلهای مقدمات مطالعه مهیا گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه سبک والدگری آلاباما و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس استفاده شد. به منظور بررسی نقش واسطهگری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجان در قالب یک مدل علی از شیوهی مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطهگری تنظیم شناختی هیجان بود. همچنین شاخصهای برازش مدل نیز حاکی از کفایت مناسب مدل مورد آزمون بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب کاهش استفاده از استراتژیهای منفی تنظیم شناختی هیجان برای مقابله با شرایط استراس زا در نوجوانان میشود و این امر موجب افزایش سطح سلامت در آنها میگردد. از سوی دیگر سبک والدگری ناکارآمد از طریق افزایش بهکارگیری استراتژیهای منفی در تنظیم شناختی هیجان موجب افزایش مشکلات هیجانی در نوجوانان میشود.
The purpose of the study was to check the mediating role of Cognitive Emotion Regulation (CER) for Parenting Style (PS) and Emotional Disturbance (ED). The sample consisted of 240 high school students in Fasa city. The sampling method in this study was multistage cluster sampling. The Liner Structural Equation Model was run to exam the mediating role of CER for PS and ED. The results of this research revealed that efficient parenting style leads to positive CER strategies in adolescent and this phenomenon promotes the level of mental health. Also the results showed that unefficient parenting style leads to negative CER. The study clarified a positive relationship between negative CER and ED. In sum, this study showed that parenting as a family factor and CER as an individual character are important factors those should be considered in mental health.
خلاصه ماشینی:
"- marital conflicts -parenting style - Essau, Sasagawa & Frick, - Olson - child rearing - Baumrind - Bigner - Barber عوامل فردی مختلفی بر میزان سلامت روان تاثیر میگذارد.
اما هرچند تنظیم شناختی هیجان عامل موثر بر سطح سلامت روان به شمار میآید لیکن مطابق مدل نظری بلسکای، استنبرگ و دراپر 2 (1991) این دسته از ویژگیهای فردی خود متاثر از متغیرهای محیطی و از جمله تربیتی میباشند.
- cognitive emotion regulation - Belsky, Steinberg, Draper مدل بلسکای و همکاران (1991) اقتباس از سامانی (1381) بهطور خلاصه با توجه به نقش موثر سبک والدگری (به عنوان یک عامل محیطی) و تنظیم شناختی هیجان (به عنوان یک عامل فردی) بر سطح سلامت و همچنین با ملاحظه و مبنا قرار دادن مدل نظری بلسکای و همکاران (1991) در خصوص جایگاه پتانسیلهای فرد در ارتباط با متغیرهای محیطی و عملکردی فردی، هدف از این مطالعه آزمون نقش واسطهگری متغیر تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و سلامت روان در نظر گرفته شد.
از چشماندازی تحلیلیتر و با اتکا به تعریف لاوبوند و لاوبوند(1995) از افسردگی، اضطراب و استرس میتوان به این نتیجه رسید که والدگری ناکارآمد با عث میگردد تا استراتژیهای منفی تنظیم شناختی هیجان همانند سرزنش خود، سرزنش دیگران، تلقی فاجعهآمیز که حاکی از عدم کنترل فرد بر خود و محیط است در نوجوان تقویت شود و این احساس عدم کنترل بر دنیای درون و بیرون زمینهساز مشکلات هیجانی بدان گونه که لاوبوند و لاوبوند(1995) از آن تعریف میکنند؛ گردد."