خلاصه ماشینی:
"فعالیتهای (به تصویر صفحه مراجعه شود)اجتماعی محمد حسینخان در رشت نیز ادامه مییابد،با این تفاوت کهاو اینبار پا به عرصۀ هنر نمایش نیز میگذارد و از خود چهرهایماندگار به جای مینهد.
تلاش هنرمندان به ویژه دائی نمایشی تأثیر شگرفی از خود بهجای گذاشت،به همین دلیل این دوره نه برای دائی نمایشی،بلکه برایتئاتر گیلان،دورانی طلائی و به خاطر ماندنی بود.
ولی سنگبنای تئاتری کهتوسط دائی نمایشی و حسن ناصر گذاشته شده بود از یک طرف،وتلاش جامعه جهت شناخت هویت فرهنگی و تاریخی خود از طرف دیگر،باعث ادامه این حرکت فرهنگی میشود.
میرزا عبد الکریم نائینی بنیانگذار این جمعیت بود و به یکمعنی یکی از شاگردان دائی نمایشی به حساب میآمد.
دائی نمایشی اگرچه بعد از انحلال«هیئت امید ترقی»در کانونمشخصی کار نکرد،ولی از کار نمایش نیز دست نکشید تا زمانی کهبار دیگر خانه خود را بازیافت.
با حضور حسن ناصر در کنار دائی نمایشی و نیز جوانی بهنام کریم کشاورز،به عنوان بازیگر و مترجم،گروه تئاتری جمعیتفرهنگ رشت جان تازهای میگیرد.
نمایشنامههای معروفی که در این دوره از زندگی هنری دائینمایشی در جمعیت فرهنگ رشت به اجرا گذاشته شد،میتوان از«ارفانی»و«ریبلاس»اثر ویکتور هوگو؛«سینا»و«هوراس»اثرکرنی،ترجمۀ کریم کشاورز؛«تارتوف(سالوس)»و«مریض خیالی»اثر مولیر،ترجمه حسن ناصر و نیز نمایشنامه ارزنده و انتقادی«جعفرخان از فرنگ آمده»اثر حسن مقدم یاد کرد.
15 بدون هیچ شکی در دوره دوم زندگی تئاتری دائی،او خود کار-گردان تمام نمایشنامههایی بود که توسط جمعیت فرهنگ رشت اجراشد.
در اینجا میتوان این سئوال را مطرح کردکه مجسمه نیمتنه آقادائی نمایشی چه شد؟آیا این مجسمه در کتابخانه جمعیت فرهنگ رشت-که هنوز دایر است-وجود دارد؟ *** پانویسها: (1)-برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به: فخرایی،ابراهیم."