چکیده:
در الکشف و البیان، مشهور به تفسیر ثعلبی، حدیثی درباره مدلول حروف مقطعه به امام
صادق علیهالسلام منسوب است. این حدیث ـ که به برخی از متون تفسیری شیعه نیز راه یافته
است ـ با تکیه بر صورت مکتوب یا نمود دیداری قرآن به ارائه تفسیری از برخی حروف
مقطعه میپردازد. راقم این سطور با عنایت به ضرورت نقد روایات تفسیری ـ که مورد تأکید
همه تفسیرپژوهان است ـ با تکیه بر رهیافت زبانشناسان و خطشناسان به نقد و سنجش
متن آن حدیث پرداخته و نشان داده است با توجه به اینکه رسمالخط و الفبا محصول ابداع
بشر و در نتیجه، یک امر وضعی و قراردادی است، نمیتواند مبنای تفسیر قرآن قرار گیرد.
بنابراین، از آنجا که این حدیث از درونمایهای سست و نااستوار برخوردار است، با
بهکاربستن معیارهای حدیثشناختی ـ که مورد اتفاق همه حدیثشناسان است ـ نمیتواند از
معصوم صادر شده باشد. به باور نگارنده، این پژوهش میتواند الگوی نقد احادیث یا آرایی از
این دست باشد.
خلاصه ماشینی:
"راقم این سطور با عنایت به ضرورت نقد روایات تفسیری ـ که مورد تأکید همه تفسیرپژوهان است ـ با تکیه بر رهیافت زبانشناسان و خطشناسان به نقد و سنجش متن آن حدیث پرداخته و نشان داده است با توجه به اینکه رسمالخط و الفبا محصول ابداع بشر و در نتیجه، یک امر وضعی و قراردادی است، نمیتواند مبنای تفسیر قرآن قرار گیرد.
باری، با عنایت به همین ضرورت، راقم این سطور بر آن شد تا متن روایتی منسوب به امام صادق علیهالسلام را ـ که در مقام تفسیر «حروف مقطعه» در تفسیر ثعلبی مندرج است ـ با تکیه بر دستاوردهای علمی زبانشناسان و حقایق علمیای که درباره تاریخ خط کشف شده و به ثبوت پیوسته است، نقد و بررسی کند.
افزون بر آنچه گفته آمد، برخلاف آنچه در حدیث مورد نظر مندرج است، صدایی که آن را «الف» مینامیم، علاوه بر آنکه در خطوط مختلف به اشکال گوناگون نوشته میشود (تصویر شماره5)، طرز نگارش آن در خط عربی نیز همیشه شکل ثابت و یکسانی نداشته است؛ بلکه از بررسی نمونه خطوط قرآنی و غیرقرآنی برجایمانده از سدههای نخستین آشکار میگردد که این حرف همواره و در همه حالات به شکل راست و ایستاده و معتدل نگاشته نمیشده است (تصویرهای شماره 6 ، 7، 8) این حرف در همه حالات از حروف دیگر منفرد و منقطع نیست و چنانکه هویداست، در برخی از حالات به حرف پیش از خود میچسبد (تصویر شماره 9 و 10)."