چکیده:
یکی از دغدغههای بسیار مهم امروز، بازشناسی عرفان ناب اسلامی و تفکیک آن از عرفانهای انحرافی است. نوشتار حاضر در صدد است پس از تبیین ضرورت موضوع با پردازش به بعضی از ویژگیهای عرفان ناب اسلامی بر مرزبندی میان آن با عرفانهای انحرافی تأکید ورزد. در این نوشتار ابتدا به تبیین شریعتمحوری و انفکاکناپذیری ظاهر و باطن دین پرداخته و آنگاه ویژگیهای دیگری همچون: ولایت محوری، خردورزی و دیگر آموزههای عرفان ناب اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"عرفان ناب از معارفی است که تشنگان معرفت ذوقی و شهودی از آن سیراب میشوند و بزرگانی همچون: مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، قاضی طباطبائی، سید محمد حسین طباطبائی، امام خمینی و دیگران با الهام از مکتب اهل بیت7 از این چشمۀ جوشان، جرعهها نوشیدند که امروز عاشقان معارف اسلام بر گرد سفرۀ آن بزرگان حلقه میزنند و از لطایف آن، فیض میبرند؛ اما این علم مانند علوم دیگر از چنگ رهزنان در امان نمانده و بسیاری از سودجویان لغزشهایی در آن (عرفان ناب اسلامی) به وجود آوردهاند که باعث بدنامی آن گردید.
اگر فقط به بعضی از جنبههای انسان توجه شود چنین شخصی به کمال نخواهد رسید؛ به عبارت دیگر انسان معجونی از استعدادهای گوناگون است که اگر مجموعه آنها به حرکت دربیایند، شخص میتواند به مقام شایستهای برسد؛ بنابراین اگر یک مسلک و روش عرفانی انسان را وادار کند به اینکه فقط به یک بعد از ابعاد توجه شود، آیا امکان به کمال رسیدن و خلیفۀ خدا شدن برای چنین فردی امکان پذیر است؟ به عنوان مثال گروهی از عرفا انسان را فقط به ریاضت و دوری از لذایذ معقول دنیوی دعوت میکنند، چنین شخصی هرگز توان تقرب به خدا را پیدا نخواهد کرد؛ چون نسبت به ابعاد دیگر او بیتوجهی صورت گرفته و به طور قطع روش چنین گروهی انحرافی خواهد بود."