چکیده:
جریان نفاق عرصههای گسترده و ترفندهای مختلفی را برای نفوذ برمیگزیند. این ترفندها با واکاوی تاریخ و جریانشناسی نفاق در آن، قابل دریافت و شمارش است.نوشتار حاضر در پی آن است تا با بررسی تاریخی جریان نفاق در تاریخ اسلام و تاریخ معاصر ایران، نگاهی گذرا به حضور نفاق در عرصههای تاریخی اسلام و ایران معاصر داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"آن روز که مکه به دست سربازان اسلام فتح شد، همه مردم مکه به جمع مسلمانان پیوستند و مدیریت دینی جایگزین حکومت جاهلی شد، آرام آرام عناصر ضد حاکمیت دینی که به ظاهر مسلمان شده بودند به رهبری ابوسفیان اولین هسته جریان انحرافی را شکل دادند و بنای حزب اموی را در درون جامعه اسلامی پایهگذاری کردند.
حکومت معاویه در طول دو دهه بزرگترین ضربات را بر پیکر اسلام و امت اسلامی وارد کرد که ایجاد انسداد فرهنگی و جلوگیری از تفسیر قرآن و نقل حدیث و زیر پا گذاشتن اصول و محکمات مورد تأکید قرآن و پیامبر اسلام(، گسترش فرهنگ تساهل و تسامح و اباحهگری، ترویج و تحکیم جدایی دین از سیاست، تغییر ذائقه مردم در جهت عدول از ارزشهای دینی و جایگزین کردن ارزشهای جاهلی و تصنعی، تخریب باورها و معتقدات مردم، حذف نیروهای ارزشی و متدین و انقلابی از صحنه سیاسی، تشویق و گسترش فرهنگ بیبندوباری و لاابالیگری و بالاخره تبدیل کردن سیستم نظام اسلامی و مدیریت الهی به حکومت استبدادی، سلطنتی و موروثی بخشی از دستاوردهای شوم این جریان نفاق بود.
جریان نفاق در درون حاکمیت نظام پس از شکلگیری دوم خرداد بعد از شکلگیری دوم خرداد جریان نفاق که با زیرکی حضرت امام( و بیداری ملت آگاه و مسلمان به انزوا کشیده شده بود جانی تازه گرفت و فرصتی دوباره یافت تا در چهرههای گوناگون خود را برای رویارویی مجدد و جدی با نظام و انقلاب آماده کند تا جایی که در نهایت تحت عنوان براندازی چهره منافقانهشان برملا شد."