خلاصه ماشینی:
"در حالی که بعضی از تاتارها به علت ترس از روسی شدن تحمیلی در برابر این برنامه مقاومت میکردند و برخی از روسها نگران آموزشی بودند که میتوانست به تشویق زبانهای ملی و جدایی خواهی بینجامد،بسیاری از تاتارها از آموزش نوین به مثابه وسیلهای برای گسترش نو گرایی و ورود به حیات دولت روس استقبال میکردند.
در این جا فرماندار کل،«فون کوفمن»تصمیم به ایجاد مدارسی برای سکنی گزینان روس گرفت(1876)که گرایش مذهبی خاصی نداشتند و منتظر ماند که مسلمانان داوطلبانه در آنها ثبت نام کنند و راه تمدن برتر روسی را در پیش گیردند.
با وجود آسیبهایی که گله داران قزاق بر اثر جابجا شدن توسط مستعمره نشینان روس دیده بودند و دهقانان ترکمن در نتیجه فقر ناشی از سیاستهای مربوط به اداره زمین از سوی روسها متحمل شده بودند،توده مردم همچنان در جوامع روستایی و دودمانی تحت اقتدار روسای قبیلهای و مذهبی زندگی میکردند.
کنگرههای مسلمانان در مه،ژوئیه و نوامبر 1917 در مسکو و قازان تشکیل شد تا در این باره به بحث بپردازد که آیا باید در پی خود مختاری فرهنگی در درون کشور روسیه برآمد یا به دنبال تشکیل فدراسیونی از کشورها(یا ایالتهای)مسلمان بود.
در بیشتر این موارد،اندیشمندان مسلمان ناچار به همکاری با حزب کمونیست روسیه بودند،زیرا مسلمانان قدرت سیاسی برای تشخیص اهداف فرهنگی و ایدئولوژیک خود به صورت مستقل را نداشتند.
تعبیر ملی مسلمانان از کمونیسم،به رهبران مسلمان امکان داد که در برابر مداخله روسها در امور محلی مقاومت ورزند و با سیاستهای پیشبرنده مبارزه طبقاتی به مخالفت برخیزند،با این زمینه که اسلام تخاصم طبقاتی را به حداقل میرساند و آزادی ملی از قید حاکمیت استعماری اولویت دارد."