خلاصه ماشینی:
"تشیع بیرونی علیرغم این گفته بیدلیل«ابو ریده»که«بیرونیبه مذهب اهل سنت پیوست»دلایل بسیاری هستکه میرساند ابو ریحان بیرونی شیعه بود،زیراسید امین در«اعیان الشیعه»و طهرانی در«الذریعه»او را در ردیف مؤلفان شیعه آورده و تألیفات او رادر تمامی اجزاء نقل کرده و بطور آشکار او را شیعهمعرفی کردهاند و از جهتی تولد و نشو و نمای او درگرگان و طبرستان که مرکز تشیع بود و امرای آنبلاد هم شیعه مذهب بودند بدان مطلب رجحانمیدهند یکی از شواهد تشیع او مطلبی است که اوخود در کتاب«آثار الباقیه»صفحه 100 آورده و آنفکر تعدد وجو«آدم»در هر دورهای است.
ولی با این حال مطالب عجیب و غریب راتنها به اتکای عجیب بودن انکار نمیکند،بلکه دربرابر روایات تاریخی،با احتیاط کامل،به بررسیمیپردازد و مقرر میدارد که قضاوت در تاریخ ملتهایاز بین رفته و احوال آنان از راه استدلال عقلی یا ازراه قیاس بر آنچه دیدهایم و میبینیم صحیح نیست وباید به اخباری که در کتابهای معتبر آمده است وصحت آن بر ما ثابت شده است اعتماد کرد،زیرادیدن و مشاهده امور عادی یا تجربههای محدودهیچگاه مقیاس صحیح در قضاوت نسبت بهگذشتهها نمیتواند باشد،چون عمر انسانی کوتاهاست و برای معرفت تمامی احوال گذشتگان کافینیست و از طرفی ندیدن و مشاهده نکردن برخی ازامور غریبه،در این زمان،که در اخبار گذشتگانبرای ما نقل شده است یا پیش نیامدن نظیر آندر محل معین،هیچگاه نباید مجوز انکار ما باشد،مثلا طول عمر پیشینیان یا درشتی هیکل آنها رادر اخبار گذشته خواندهایم و چون این امر از نظرعقلی محال نیست و از طرفی کارهای بزرگ همیشهاتفاق نمیافتد."