خلاصه ماشینی:
"اگر جریان انقلاب فرهنگی به همان قدرت وصلابت آغازین میماند و اگر ستاد انقلاب فرهنگیبر تمامی اختیارات محول شده از سوی امام امتفائق میآمد و با قاطعیت بر کل حرکت تسلط کافیو کامل مییافت اصولا طرح تجدید نظر در نهادهدایتکننده و مجری انقلاب فرهنگی ضرورتنمییافت هم اکنون نیز مهمترین عامل و انگیزهطرح مسئله از سوی ما تنها و تنها تقویتانقلاب فرهنگی و مرتفع ساختن ضعفها وکاستیهای آن است نه چیز دیگر و هر طرح ولایحهای از جملۀ لایحۀ مصوب هیئت دولت نیزبا توجه به این میزان میبایست مورد ارزیابی قرارگیرد.
باید دید نقاط ضعف و آسیب چه بوده است وداروی درمانزا را برای آنها تجویز کرد وگرنهبا انگیزه و نیتی جز این،نه تنها گرهای از کارگشوده نخواهد گشت که محتملا انقلاب فرهنگی رادر مرحلۀ فعل متوقف میسازد،و یا در آینده درو یانزدیک ضربات جبرانناپذیری را بر کل این حرکتوارد خواهد ساخت،چرا که فرهنگ کشور ازظرافت و پیچیدگی خاصی برخوردار است و اثراتاصلاحی یا انحرافی در روند آن تنها در درازمدتنمایان میگردد و در یک مقطع کوتاه ملموس نیستشیوههای وابستگی فرهنگی و مسخ و حذفارزشهای متعالی در فرهنگ یک جامعه برخلافروشهای نظامی و یا سیاسی نه بطور علنی و ظاهریبلکه با استتار ذاتی طرح میشود و تنها پس از گذشتیک دوره و پیاده شدن برنامههای طراحی شده ازسوی طراحان مفرض است که نتایج زیانبار آن درقالبهای مختلف نمایان میشود.
همچنانکه امام امتبرای تحقق انقلاب فرهنگی ستادی را مشخصفرمودند،در تداوم راه نیز کلیت حرکت برعهده یکنهاد متمرکز باشد(این نهاد به همان نام ستادانقلاب فرهنگی و یا چیزی مترادف با این مفهومنامیده شود)و این نهاد مسئولیت تحول و انقلابدر تمامی ابعاد نظام فرهنگی،تعلیمی،تربیتی وتحقیقاتی کشور را برعهده داشته باشد و هدایت وهماهنگی کلیه ابعاد از آموزش ابتدائی(دبستان ودبیرستان)تا دورههای عالی آموزشی و تحقیقاتی رادربرگیرد."