خلاصه ماشینی:
"فکر ساختن خون مصنوعی از سالها پیشبه مغز انسان راه یافت،اما تا همین چندیپیش،موفقیت چندانی در این زمینه به دستنیامده بود.
در آن سالهای جنگ و خونریزی،کهانتقال خون بهطور مستقیم از رگ دستانسانی به انسان دیگر صورت میگرفت،فرصتی برای تشخیص گروههای خونی نبود،و به همین خاطر،ادامه حیات مجروحانجنگی،به شانس و تصادف بستگی داشت.
به این ترتیب بود که عدهیی ازدانشمندان دریافتند که طریقۀ انتقال خون ازانسانی به انسان دیگر،با خطر همراه است.
به تدریج نیز به اینموضوع پی برده شد که محلول نمک یادکستران،با وزن ملکولی کم،میتواندجایگزین پلاسمای از دست رفتۀ خون شود،بااین تفاوت که پلاسما محتوی عواملمنعقدکنندۀ خون است.
با این وجود،وتدریجا،این اندیشه پیش آمد که چرا به بیمارمحتاج به یکی دو عنصر،خون کامل تزریقشود؟ * بالا رفتن رکورد نگهداری خون با اختراع دستگاه سانتریفوژ چند لایه،بهپرسش فوق،پاسخ داده شد.
بنابراین دسترسی بهخون،با از بین رفتن بانکهای خون چگونهامکانپذیر بود؟ همین موضوع،باعث شد که دانشمندانبه فکر تولید خون مصنوعی به ویژه گلبولقرمز بیفتند."