خلاصه ماشینی:
"این کاربرد نقد متفاوت است از توجهی که علم ادب در بعد دانشگاهی (آکادمیکی)به آثار ادبی و هنری دارد زیرا نمیتوان از قضاوتهای ارزشی و تأثیر آن برکنار بماند.
نقد به این معنای کلام در واقع چرخشی در معنی از سر گذرانده، جنبۀ بیشتر کاربردی یافته و لذا از euqitirC فرانسوی و msicitirC انگلیسی دور شده است.
این عنصر افزوده شده به زیباشناسی،موجب پیوند میان آن و نقد گردید؛ زیباشناسی نقش برخی مسائل ارزشیابی و توضیح نظری هنر و ادب را پذیرفت.
با غنای نظری یافتن فلسفۀ هنر (زیباشناسی)و توجه هنرها به قلمروی ذوق انسانی، زیباشناسی به تئوری هنر ارتقا یافت و نقد که قبلا به درک عقلانی تجربۀ حاصل از آثار هنری در کلیت آنها میپرداخت،این کارکرد را به تدریج از دست داد و رنگ نقد زیباشناختی به خود گرفت.
از اوایل قرن بیستم،نقد تحت تأثیر تئوری انتقادی قرار گرفته است،به اصطلاحات و واژههای فرهنگی و روزنامهنگاری انگلیسی روی آورده است،به نقد نو weN msicitirC پیوند یافته است."