خلاصه ماشینی:
"آنچه در تحلیلنهایی، قرآن را به صورت متنی منحصر به فرد و ترجمهناپذیر درآورده، و بسیاری ازمترجمان پیشین و همه ادبا و قرآنپژوهان عرب (زبان) هم تأیید کردهاند، از جمله عبارتاست از: موقعیت تکواژهها در جمله، وزن و آهنگ عبارات آن و ساختار نحوی هر یک،شیوهای که استعارات و کنایات به نحوی ارائه میشود که کاربرد تأکیدات آوایی نه فقط ازجهت زبانی / ادبی بلکه تلمیح به معانی پوشیده سهل و ممتنع است.
زبان انگلیسی ]و همه امکاناتش] برای عبدالله یوسف علی فراهم آورنده الفاظ پایاپای دربرابر کلمات قرآن نیست، بلکه در بهترین صورت، حداکثر بیانی است که او میتواند در برابرهر آنچه از کلام وحیانی در مییابد، عرضه بدارد (مقدمه ترجمه، ص چهار).
انسجام آیات و عبارات قرآن، در سطح جزئی و کلی، ویژگی زبانی منحصر به فرد قرآناست، اما این مسئله کما بیش مورد مناقشه اسلامشناسان و قرآنپژوهانی چون بن شمشBen Shemesh (1969:81)، آربری Arberry 1980, 1:28))، ولچ (Welch 1990:253)، ورابینسون (Robinson 1996:269) است که معتقدند یکپارچگی و انسجام قرآن، ناشی از آناست که تکرار لفظی و معنایی دارد .
به شهادت وجود دهها کتاب [گاهچندجلدی] که فقط درباره نحو و دستور زبان قرآن است، معلوم میشود هر آیه قرآن داراییک یا چند مشکل زبانی است که نیاز به دقت علمی و گرهگشایی دارد.
همچنین این معنامحتمل است که مراد از آن حصن یا حفاظی برای حضرت رسول (ص) و کتاب آسمانیایباشد که بر او وحی شده است، زیرا هر سوره در حکم یک «معجزه» است.
آنچه نقل میکنیم تکرار معنادار بعضی کلمات قرآنی به تعداد مساوی است: ـ کلمه «الدنیا» و «الآخرة» هر یک 115 بار به کار رفته است."