خلاصه ماشینی:
"در این مورد،ادغامهای بین المللی در بخش بانکی نکات ظریفی دربر دارد مثلا به عنوان نمونه،برایتزریق نقدینگی یا کمک از بودجه عمومی به یک بانک جهانی دچار مشکل،کجا را باید بازار مربوطه آنبانک محسوب داشت؟آیا اگر بانکی در منطقه یورو،مثلا 25 درصد سپردههای ملیاش را در کشور مبدأ وفقط یک درصد آن را در منطقه یورو نگهداری نماید،این امر موجب کاهش قدرت رقابت بانک و ثبات نظام میشود و به این دلیل شایسته حمایت خاصی است؟اگر دخالت بخش عمومی مناسب باشد،کدام ارگان بایدآنرا انجام دهد؟کنوانسیونهای بین المللی که پیشبینی نظارت بر عملیات بین المللی بانکها را نمودهاند آنرا مسئولیت مقامات نظارتی کشور مبدأ میدانند.
اگر ناگهان این بانک ورشکسته شود آیا نظار بانکی کشور A تخریب بالقوه عظیم فعالیتهایبانکی در کشور B را که از تصفیه این بانک ناشی میشود در نظر میگیرند و تمایلی به حمایت مالی آنکهمتضمن انتقال منابع مالی قابل توجهی از کشور A به B است دارند؟ بالاخره،توسعه روشهای نوین مالی،سرمایهگذاریهای جهانی و معرفی فنآوریهای جدید،موجب افزایش قابل ملاحظهای در حوزه و سرعت انتشار مشکلات شده است.
وقتی از مؤسساترتبهبندی استفاده میشود ریسک اعتباری بنگاههای فاقد رتبهبندی چگونه ارزیابی میگردد؟مشکل دیگراین رتبهبندیها این است که برای تصمیمگیری در مورد کفایت سرمایه طراحی نشدهاند و اتفاقاتی نظیربحران آسیا در سال 1997 نشان داد که مؤسسات رتبهبندی به سرعت از خوشبینی زیاد به سوی بدبینیممکن است هنگامی که نیازهای سرمایهای مشتریان خود را ارزیابی میکنند دچار تضاد منافع بین مشتری وبانک شوند.
مؤسسات و گروههای بین المللی(نظیر صندوق بین المللی پول،بانک جهانی،بانک تسویههای بین المللی وکمیته بال)با نشان دادن چالشهائی که جهانی شدن در راه ثبات بخشهای مالی ایجاد میکند،ازسازمانهای ملی حمایت کرده و در مواردی کار آنها را تکمیل نمودهاند."