خلاصه ماشینی:
"عقل و مشروعیت سیاسی از نظر ماکس وبر و هابرماس سید رضا موسوی-دانشگاه کبک،مونترال-کانادا 1-مقدمه از دیدگاهی،واژهء«مشروعیت»در فرهنگ سیاسی غرب مترادف با قانون است،زیرا آن چیزی مشروع است که«قانونی»باشد.
به نظر هابرماس،بحران مشروعیت زمانی پدید میآید که نظام،ساختارهای جامعه را یکجانبه به کنترل خود درآورد و هویت اجتماعی-فرهنگی شهروندان زیر سیطرهء عقل ابزاری قرار گیرد و عقل ارتباطی از تولید و باروری فرهنگی و اجتماعی بازماند.
40 طبق الگوی هابرماس،بحران مشروعیت نیز زمانی ظهور میکند که نظام یا همان سیستم،ساختارهای جامعه را یک جانبه به کنترل خود درآورد و هویت اجتماعی-فرهنگی شهروندان تحت سیطره عقل ابزاری قرار گیرد و عقل ارتباطی از تولید و باروری فرهنگی و اجتماعی باز بماند.
او با آنکه از عقل ابزاری انتقاد میکرد اما آن را تنها راه حل نیز میدانست،در حالی که هابرماس با استناد به کانت از عقل عملی و عمومیت قوانین اخلاقی در«نظریهء ارتباطی»خویش بهره میگیرد؛نظریهای که میتوان آن را به نوعی ستیز با ایدئولوژیسازی هابر ماس چارهء بحران مشروعیت را در«اخلاق ارتباطی»میبیند.
آنها که این گفتگو را انجام میدهند چگونه میتوانند خود را از واقعیتهای قدرت سیاسی جدا کنند؟آیا میتوان جهان عینیت را صد در صد از جهان ذهنیت جدا کرد؟گیریم به مدد انقلاب ارتباطات همهء شهروندان به صورت منصفانه و مؤثر بتوانند در دیالوگ بین حکومت کننده و حکومت شونده سهیم شوند،اما انفجار اطلاعات که همچون سیلی خروشان از در و دیوار جامعهء مدنی در غرب در حال ریزش است،شهروند را همچون پر کاهی در امواج خود گرفتار کرده است.
به نظر میرسد هابرماس در برداشتن از عقل عملی کانت به منظور ایجاد سنگ بنایی برای مشروعیت سیاسی راهی غیر واقع ینانه طی میکند."