چکیده:
منطقه ی جنوب غرب ایران با یافته های مصوری به قدمت بالغ بر ٦٠٠٠ سال به مرکزیت شوش ، به تمدن عیلامی شناخته شده است . این منطقه زیستگاه مردمی بوده که سهم قابل توجهی در رشد، تعالی و گسترش تمدن بشری داشته است . همسایگی تمدن عیلامی با تمدن های مهمی چون اکد، بابل ، سومر و سپس آشور که تحولات بصری پراهمیتی را در دوره ی حیات خود شاهد بوده و در شمار نقش آفرینان مهم توسعه ی تمدن بشری از هزاره پنجم تا هزاره اول پیش از میلاد بوده اند، جایگاه و اهمیت این منطقه و مردم را بر ما روشن تر می نماید. با توجه به این سابقه و بر اساس مستندات موجود و تاریخ گذاری شده توسط باستان شناسان ، در آثار به دست آمده این منطقه ی تمدنی ، گونه ای از رشد و تکامل بصری و محتوایی به چشم می خورد که قابل بررسی و حائز اهمیت است . با توجه به این مهم و به منظور شناخت و آگاهی از نقش کشورمان در فرهنگ تصویری جهان ، هدف این مقاله آن است که سیر تدریجی رشد و تکامل تصویر را در حوزه ی حیات این تمدن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. مساله ی این تحقیق عبارت است از: بررسی سیر تکاملی رشد تصویری تمدن عیلامی بر اساس تطبیق با آموزش هنرهای تجسمی امروزی با توجه به تاریخ گذاری آثار این تمدن توسط باستان شناسان . یافته های این مقاله نشان دهنده ی آن است که اولین آثار منسوب به تمدن عیلامی از اشکال هندسی تزیینی آغاز گشته و سپس با گرایش به استلیزه و خلاصه سازی و گونه ای از اغراق به حیات خود ادامه داده و در پایان حیات خود در آثار بصری این تمدن گونه هایی از پرداخت واقع گرایانه و روایت های توصیفی مانند تصویرسازی های امروزی در قالب آثار مختلف از جمله لوح ها، مهرها، سنگ نگاره ها، و جام ها پدیدار گشته است . این مقاله به گونه ی تحلیلی و با ارائه ی مستندات و به روش کتابخانه ای به بیان موضوع می پردازد.