چکیده:
دفاع مشروع از دیرباز در میان مباحث حقوق کیفری مورد ابتلا و بحث بوده است به گونهای که در تمامینظامهای حقوقی و در تمامیاعصار، آثار آن قابل مشاهده است؛ این مسأله مهم به مرور زمان از شکل ساده و اولیه خود خارج شده و به مناسبت تفکرات غالب بر علوم انسانی، دستخوش تغییراتی گشته و بر غنای آن افزوده شده است؛ امروزه تمامیمکاتب حقوقی در پذیرش اصل دفاع مشروع متفق القول هستند و این را میتوان در وجود قواعد حقوقی دفاع مشروع در تمامیقوانین دریافت. علی رغم وفاق در پذیرش اصل دفاع مشروع، حدود و ثغور و شرایطی که طبق آن رفتار دفاعی مدافع، مشروع تلقی میگردد و همچنین ماهیت دفاع و تأثیر آن در مسئولیت کیفری، معمولا در همه اعصار حقوق کیفری محل بحث و اختلاف بوده است و این بحث و نزاع به پربار و پخته شدن هرچه بیشتر این مفهوم حقوق کیفری انجامیده است؛ شاید بتوان ریشه این اختلاف نظر را در اختلاف مبانی دفاع یافت به این بیان که اصل دفاع بر اساس هر مبنایی که تجویز شود و مشروع تلقی گردد، در شرایط و ماهیت و اثر آن تأثیر میگذارد، بنابراین پرداختن به مبنای مشروعیت دفاع از جهت شناخت ماهیت، شرایط و اثر دفاع مهم و تأثیرگذار مینماید. بر این اساس در این پژوهش، مبانی فقهی مشروعیت دفاع از دل متون فقهی اصطیاد شده و بر اساس ادبیات و مفاهیم فقهی، تحلیل و تبیین خواهد گشت.
Self- defense has been one of the controversial topics among the issues of criminal law since the remote past. Its traces can be witnessed in all legal systems and in all ages. This important issue has developed and been enriched through the time due to the prevailing thought over humanities. Nowadays all the legal schools are unanimous in recognizing the principle of self defense. The existence of legal rules concerning self-defense is an evidence towards establishing this claim. In spite of the unanimity in recognition of this very principle، the conditions under which the defensive behavior is regarded legitimate are not elaborated. The nature of self-defense and its influence on criminal liability has also been under discussion and debate in all ages.
This heated discussion has led to the development of this concept in criminal law. The root of these different points may be found in the difference in the foundations of defense. The very principle of defense regardless of its foundations influences its nature and conditions. Thus dealing with the foundation of the legitimacy of self-defense is influential and significant towards the conditions and effects of defense. The present article seeks to find the jurisprudential foundations of self-defense through the jurisprudential texts analyzing them based on jurisprudential concepts and literature.
خلاصه ماشینی:
"قاعده احسان مرحوم ابن ادریس در مقام بیان مبنای مشروعیت دفاع به قاعده احسان استناد کرده و میگوید: «و اللص حکمه عندنا حکم المحارب، فإذا دخل علی إنسان، جاز له ان یقاتله و یدفعه عن نفسه ما دام مقبلا علیه، فان أدی الدفع الی قتل اللص، لم یکن علی قاتله شیء من قود، و لا دیة، و لا کفارة، لأنه محسن، و قد قال تعالی- ما علی المحسنین من سبیل» 62 (ابن ادریس، 1410هق، ج3، ص507) درک صحیح ارتباط دفاع و قاعده احسان و اینکه چگونه این قاعده میتواند مبنای مشروعیت دفاع باشد مستلزم روشن شدن ماهیت و مفاد قاعده احسان است؛ این قاعده که غالبا در باب ضمان و مسئولیت مدنی به آن استناد میگردد مبتنی است بر آیه شریفه 91 از سوره مبارکه توبه که میفرماید:«لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج إذا نصحوا لله و رسوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم» 63 واژه «المحسنین» در این آیه شریفه جمع محسن و محلای به الف و لام است و افاده عموم میکند، پس هر محسنی که در خارج موجود باشد و هر فردی که عنوان محسن بر وی صادق باشد مشمول مفاد «لاسبیل علیه» قرار میگیرد(موسوی بجنوردی، 1401هق، ج1، ص33) احسان یعنی انجام دادن رفتاری نیکو و محسن کسی است که رفتاری نیکو انجام میدهد، این رفتار نیکو هم از طریق جلب منفعت و هم از طریق دفع ضرر ممکن است محقق شود یعنی همانطور که جلب منفعت مصداق احسان است دفع ضرر نیز از مصادیق احسان محسوب میشود، حتی گاهی عرف دفع ضرر را از جلب منفعت محسنانه تر میداند."