چکیده:
معناشناسی بخشی از دانش زبانشناسی یا شاخهای مستقل از آن است که از رهگذر آن میتوان به تحلیل معنای واژهها و جملههای یک متن پرداخت و جایگاه دقیق کلمهها و ترکیبهای آن را با توجه به نظام معنایی که در آن قرار دارد، بدست آورد. این نوشتار به تحلیل معناشناختی واژه و مفهوم «زهد» در نهجالبلاغه میپردازد. برای این منظور به واژههایی که در حوزة معنایی زهد به عنوان واژة کانونی قرار داشته و ارتباط معنایی با آن دارند، توجه شده است. تحلیل معناشناختی این مفهوم در نهجالبلاغه نشان میدهد که این واژه، از معنایی تازه و متفاوت از مفهوم زهد حکایت دارد که با متفاهم آن در نظر اکثر افراد متفاوت است. تبیین و تحلیل معناشناختی واژه زهد در نهجالبلاغه که امری فراتر از مفهومشناسی توصیفی و تعریفی است، میتواند تصحیح کننده برداشتهای نادرست از این مفهوم والا بوده و تفاوت بین زهد در اسلام و رهبانیت را روشن گرداند. این مفهوم در نهج البلاغه در مقابل رغبت قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"این کلمه با قرار گرفتن در دستگاه معناشناختی نهجالبلاغه معانی دیگری پیدا کرده است که معانی نسبی آن به شمار میرود؛ نظیر کوتاه کردن آرزو، شکر به هنگام دستیابی به نعمات الهی و ورع به هنگام مواجهه با محارم الهی: «أیها الناس الزهادة قصر الأمل و الشکر عند النعم و التورع عند المحارم» (شریف رضی، 1378، خطبه81) و تأسف نخوردن بر آنچه که انسان در دنیا از دست میدهد و نیز خوشحال شدن بر آنچه را که انسان به دست میآورد: «الزهد کله بین کلمتین من القرآن قال الله سبحانه لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالآتی فقد أخذ الزهد بطرفیه» (شریف رضی، 1378، قصار 439).
این بیان نورانی بیانگر این مطلب است که زاهدان از نظر جسمی و نیازهای مادی در بین سایر اهل دنیا زندگی میکنند ولی از جهات قلبی و باطنی از آنها نبوده و از لذتها و نعمتهای پر زرق و برق دنیا چشم پوشیده و غرق در محبت خدا و رحمتهایی شدهاند که برای دوستانش در جهان آخرت آماده کرده است، به این دلیل پیوسته با دیدههای دلشان، احوال آخرت را مشاهده میکنند: «عملوا فیها بما یبصرون» این بصیرت و آگاهی نسبت به آخرت و روز جزا است و در واقع عملکرد اهل زهد به خاطر آگاهی و بصیرتی است که از روز جزا بدست آوردهاند (ابن أبی الحدید، 1337ق، ج13، ص8)."