چکیده:
علیت که در فلسفه مشا، از ارسطو تا ابن سینا، نقش سرنوشت ساز و محوری به خود اختصاص داده بود و نه تنها وجود اشیا خارجی، بلکه هرگونه تبیین و توضیح اشیا بدون در نظر گرفتن اصل علیت و رابطه علی غیرممکن بود، در مکاتب مختلف فکری و فلسفی جهان اسلام و دنیای غرب سرنوشت متفاوتی یافت و گاه اثبات شد و بال و پر گرفت و در حد یک اصل فلسفی در نظام های فلسفی پذیرفته شد و گاه تا مرز انکار پیش رفت. ارسطو نخستین بار با نگاهی فلسفی به تحلیل علیت در قالب علل اربعه پرداخت و ابن سینا این نظریه را بر اساس تمایز وجود و ماهیت تبیین کرد. در حالی که فلاسفه مسلمان و فلاسفه عقل گرای غربی با اصل این نظریه مخالفتی نکردند، اما متکلمان مسلمان و مسیحی و برخی فلاسفه مسلمان و نیز تجربه گرایان و تحصلی مذهبان به گونه ای دیگر به اصل علیت و توابع آن نگریستند، گاه این اصل را رد کردند و گاه با قبول آن توابعش را نپذیرفتند و یا آن را در حد یک قانون ریاضی که در خارج واقعیتی ندارد، تنزل دادند.
خلاصه ماشینی:
"جایگاه علیت سینوی:بررسی تاریخی1 مریم سالم2 چکیده {IBعلیت که در فلسفه مشا، از ارسطو تا ابن سینا،نقش سرنوشتساز و محوری به خود اختصاصداده بود و نه تنها وجود اشیا خارجی،بلکه هر گونه تبیین و توضیح اشیا بدون در نظر گرفتن اصلعلیت و رابطه علی غیر ممکن بود،در مکاتب مختلف فکری و فلسفی جهان اسلام و دنیای غربسرنوشت متفاوتی یافت و گاه اثبات شد و بال و پر گرفت و در حد یک اصل فلسفی در نظامهایفلسفی پذیرفته شد و گاه تا مرز انکار پیش رفت.
بنابراین علیت سینوی بر مدار وجود است(همان،ج 1،ص 257 و 163؛همو،1375،ج 3،ص 67-76 و109-120؛همو،1379،ص 213)و علت و معلول با هم رابطه وجودی دارند و وجود معلول به وجود علتوابسته است و علل مادی و صوری و فاعلی و غایی بر مبنای وجود تعریف میشوند(همو،1400 ه ب،ص 65 و 117؛همو،1383 ج،ص 53)،چیزی که در فلسفه ارسطو به هیچ عنوان مشاهده نمیشود.
اگرچه فلاسفه(1)-از دیدگاه فلاطوری علت این که فلاسفه مسلمان،به ویژه ابن سینا،علت فاعلی را خارج از ذات معلول گرفتهاند،این است که آنها برای سازگارکردن دین و فلسفه،برخی از مطالب فلسفه ارسطو را گرفته و از برخی دیگر غافل شدهاند:مثلا مثالهای ارسطو در باب صناعت و علت فاعلیاشیا صنعتی را که بیرون از شیء است،گرفتهاند و مثالهای طبیعی و علت فاعلی اشیاء طبیعی را که در درون طبیعت شیء است،حذف کردهاند ودر نتیجه معتقدند که علت فاعلی خارج از اشیاء و خالق آنهاست(به نقل از قوام صفری،1382،ص 125-126)اما نباید از نظر دور داشت که ابن سینااز دو نوع علت فاعلی خبر میدهد:علت طبیعی و علت الهی،و مثالهای ارسطو در هر دو مورد را به خوبی یادآوری و تبیین میکند."