چکیده:
طرح مساله: با توجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی کشور، انجام پژوهش های تجربی از ابعاد گوناگون در زمینه کارآفرینی، یک ضرورت است. در این مقاله به بررسی ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان کشور پرداخته شده است.
روش: در این تحقیق توصیفی - پیمایشی از پرسش نامه به عنوان ابزار پژوهش و از آمار توصیفی و استنباطی برای انجام محاسبات و تجزیه و تحلیل داده های آماری استفاده شده است.
یافته ها: بر مبنای تجزیه و تحلیل توصیفی متغیرهای مستقل تحقیق، جنسیت مرد، داشتن تحصیلات دانشگاهی، رشته تحصیلی فنی - مهندسی، اشتغال آزاد والدین، سن مناسب (بین 25 تا 35 سال) در زمان شروع به فعالیت کارآفرینانه، جایگاه متوسط و مرفه اقتصادی و وجود الگوی نقش (به خصوص در بین نزدیکان)، مولفه های قابل انتساب به کارآفرینان کشور می باشند.
نتایج: نتایج این مطالعه حاکی از وجود انطباق در تعدادی از ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان کشور با نتایج مطالعات سایر کشورها و عدم همسویی در تعدادی دیگر است.
خلاصه ماشینی:
"یافتهها:برمبنای تجزیه و تحلیل توصیفی متغیرهای مستقل تحقیق،جنسیتمرد،داشتن تحصیلات دانشگاهی،رشتۀ تحصیلی فنی-مهندسی،اشتغال آزادوالدین،سن مناسب(بین 25 تا 35 سال)در زمان شروع به فعالیت کارآفرینانه،جایگاه متوسط و مرفه اقتصادی و وجود الگوی نقش(به خصوص در بیننزدیکان)،مؤلفههای قابل انتساب به کارآفرینان کشور میباشند.
از سوی دیگر،مؤلفههای سن آغاز به کارآفرینی،مدتزمان اشتغال در سمت مدیر عامل و اندازۀ شرکت با توجه به معنیدار بودن آمارۀ F ،دررفتار کارآفرینانه مؤثر هستند که در جداول شمارۀ 3،4 و 5 خلاصه نتایج ارائه شده است: الف)سن آغاز به کارآفرینی:همان طور که در جدول شمارۀ 3 مشاهده میشود،ازآنجا که آمارۀ 853/4-F در سطح 99 درصد معنیدار است،گروههای این مؤلفه درجامعه دارای میانگین متفاوتی میباشند.
درپاسخ به سوال اول تحقیق میتوان به استناد یافتهها،مؤلفههای ذیل را به عنوان ویژگیهایکارآفرینان کشور در نظر گرفت:سن مناسب در زمان شروع به فعالیت کارآفرینانه(بین 25و 35 سال)،جنسیت مرد،تحصیلات دانشگاهی،رشتۀ تحصیلی فنی-مهندسی،اشتغالآزاد والدین،تعلق به طبقۀ متوسط یا مرفه اقتصادی،وجود الگوی نقش(به خصوص درمیان خانواده و نزدیکان).
این ویژگی با نتایجی که موریس ولوئیس از تحقیقات براش(1984)،رنستات(1984)و شاپرو(1982)،مبنی بر خوداشتغالی والدین کارآفرینان نقل میکنند،تقریبا هماهنگی دارد )5991,siwoL & sirroM( به دلیل توزیع تقریبا یکسان فراوانی در طبقات اجتماعی،میتوان نتیجه گرفت که طبقۀاجتماعی را نمیتوان به عنوان یک ویژگی در نظر گرفت،اما از نظر وضع اقتصادی،نتایجبیانگر آن است که افراد طبقۀ متوسط و دارای رفاه اقتصادی،شرایط بهتری برایشروع فعالیت کارآفرینانه داشتهاند.
وجود رابطۀ معنیدار بین سن آغاز به کارآفرینی و نیز داشتن الگوی نقش با رفتارکارآفرینانه،با توضیحاتی که بیان گردید نشان میدهد که ترویج فرهنگ کارآفرینی،تشویقروحیۀ ایجاد کسب و کار و نوآوری و تقدیر از کارآفرینان برتر،همراه با اقدامات تکمیلیاز قبیل ارائه آموزشها و مهارتهای کارآفرینی و فراهم کردن امکاناتی همچون مراکزرشد برای استقرار شرکتهای نوپا برای جوانان و دانش آموختگان نوآور میتوانددریچهای به روی توسعه کارآفرینی در کشور باز نماید."