خلاصه ماشینی:
"اما جالب است که نه ساکنان کوبا و نه ساکنانهائیتی با اقوامی که آنها کلمات و نامهایشان را اختیار کردندتا عزم خود برای نیل به استقلال کامل را ابراز نمایندهیچگونه پیوند نژادی نداشتند.
این اقوام دو اجتماع عمده را تشکیل میدادند که ازقسمت شمالی آمریکای جنوبی در جزایر آنتیل پخششدهبودند:«آراهواکو»ها(آراواکها)که شامل سیبونیها و تاینوهانیز میشدند و«کاریب»ها که سرانجام نام خود را بهدریای کارائیب(یا«مدیترانۀ آمریکا»)دادند.
این ارزیابی،باتغییراتی،بعنوان نوعی فرضیۀ عملیتوسط کسانی که اکنون نمایندۀ جناح چپ بورژوازی غربدر مرحلۀ اولیۀ انقلابیاشخوانده میشوند زنده نگهداشتهشد و در 1754 به نقطۀ اوج خود رسید،یعنی هنگامیکه ژانژاک روسو در مقالهای که برای آکادمی دیژون نوشت به اینسؤالات پاسخ داد:سرچسمۀ نابرابری میان آدمیان چیست؟آیا ناموس طبیعت مؤید آن است؟ امروز کشورها و خلقهای کارائیب درحال دستو پنجه نرمکردن با میراثی از وابستگی اقتصادیهستند که در گذشته بعلت اقتصاد کشاورزی تکمحصولی و موقعیت آنها بعنوان زائده قلمرو ارباباناستعمارگر پدیدآمده است.
این سرنوشت غمانگیز نخستین اهالی منطقۀ ما بود که درعین اینکه الهامبخش پدیدآوردن اشعار بدیع و خیالانگیز وآثار هنری ستودنی برای بورژوازی بالندۀ اروپا شدند امانتوانستند از تأثیر بیرحمانۀ«تمدن ویرانگر»آنجا بدربرند.
همراه با نابودشدن آنها،از آنجا که کالیبانهای جدیدی برایکار مورد نیاز بودند میلیونها آفریقائی را از قارۀ بزرگشانریشهکن کردند و در منطقۀ ما به بردگی واداشتند،و تعدادآسیائیهایی که بعدها به این سرنوشت دچار شدند نیز کم نبود.
در زمینۀ علوم اجتماعی،مطالعاتی دربارۀ عوامل داخلی اجتماعی-فرهنگی دردست اجراست که منظور از آن یافتن انواع بدیعی از توسعه است که ضمن برآوردن نیازهایمنطقهای،هویت فرهنگی هریک از کشورها را نیز در مدنظر داشته باشد."