خلاصه ماشینی:
"مارتی در 1879 درست بهنگام امضای پیمان صلح«زانخون»(پساز نخستین جنگ استقلال)به کوبا برگشت ودر آنجا ضمن مقالات و نطقهای درخشانش اعتقاد خود را بهاینکه آزادی کوبا تنها از راه مبارزۀ مسلحانه میتواند بدستآید ابراز داشت.
هنگامیکه رهبر انقلاب با علم به اینکه در راه آزادی جانخواهد باخت عازم کوبا میشد،در نیویورک آثار فراوان وگوناگونی از خود باقیگذاشت که پساز گردآوری به بیستو هفتمجلد بزرگ بالغ گردید،این امر بروشنی نشانمیدهدکه وظیفۀ سترگ آن مرد انقلابی بهیچوجه مخلکارنویسندگیاش نبود.
فعالیت وی نخست معطوف به کشور خودش و جزایر هندغربی بود که در 1894 دربارۀ آن نوشت:«جزایر آنتیل درنقطۀ کانونی قارۀ آمریکا قرار دارند.
امااگر آزاد باشند ضامن ثبات و استقلال آمریکای لاتین(کههنوز در معرض تهدید است)و حافظ شرف جمهوری برزگشمالی خواهند بود که از توسعه و پیشرفت سرزمین خود عظمتبسیار قابل اعتمادتری بدست خواهد آورد تا از تسخیر غیرشرافتمندانۀ سرزمین همسایگان کوچکترش».
وی دراین اثر براصالتکامل این جزایر تأکید میورزد،و این تأکید دارای اهمیتعمده است زیرا شالودۀ نگرش مارتی دربارۀ جهان را تشکیلمیدهد."