چکیده:
پیشروی به سمت تعالی مشکلات و موانع زیادی آشکار می شوند که این، اهمیت توجه به خود ارزیابی را نشان می دهد. از مدل های مشهور در راستای خود ارزیابی، مدل تعالی EFQM است. در این پژوهش نگرش مدیران و کارکنان نسبت به معیارهای تعالی بررسی شد تا میزان حاکمیت مولفه های تعالی در سازمان، سنجیده شود. سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین امتیاز وضعیت موجود و وضعیت مطلوب معیارهای تعالی در شرکت X تفاوت معناداری وجود دارد؟ این فرضیه به چند فرضیه فرعی، تقسیم شده است. جامعه آماری این پژوهش 157 نفر شامل مدیران، سرپرستان، و کارکنان شرکت X بوده، و 112 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری بطور تصادفی انتخاب شدند. تمامی فرضیه ها به جز فرضیه دوم، چهارم و هشتم (فرضیات مربوط به معیار خط مشی و استراتژی، منابع و شرکا، و نتایج جامعه) در سطح اطمینان 95% تایید شد.
خلاصه ماشینی:
"بهطور کلی،این پژوهش به سؤالهای زیر پاسخمیدهد: -میزان دستیابی به سرآمدی در شرکت موردبررسی براساس معیارهای مختلف مدل MQFE چقدر است؟ -نقاط قوت و ضعف و حوزههای نیازمند بهبوددر شرکت مورد بررسی کدامند؟ 4-2-کاربرد پژوهش با انجام این پژوهش و با بهکارگیری این مدل،سازمان میتواند از یک سو میزان موفقیت خود رادر اجرای برنامههای بهبود در مقاطع مختلف زمانیمورد ارزیابی قرار دهد و از سوی دیگر،عملکرد خودرا با سایر سازمانها،بهویژه بهترین آنها مقایسه کند.
&%00306ATMG003G% 3-از آنجایی که امتیاز معیار منابع انسانی درمقایسه با وضعیت مطلوب،از تفاوت معناداریبرخوردار است،بنابراین توجه به مواردی از جملهموارد زیر میتواند تا حدی رهگشای مسیر تعالی دراین خصوص باشد:تشویق و ترغیب پرسنل،ایجادانگیزه،توانمندسازی و تفویض اختیار،توجه بهتسهیلات رفاهی و ایمنی و بهداشت کارکنان،آموزش و ارتقای آگاهی و مشارکت پرسنل،ارزیابیعملکرد کارکنان بهطور مستمر.
6-از آنجایی که امتیاز معیار نتایج مشتریان درمقایسه با وضعیت مطلوب،از تفاوت معناداریبرخوردار است،بنابراین توجه به مواردی از جملهموارد زیر میتواند تا حدی رهگشای مسیر تعالی دراین خصوص باشد:بخشبندی گروههای مختلفمشتریان و ارضای نیازهای هر بخش به شیوهایاثربخش،سنجش و ارزیابی ادواری نیازمندیهایمشتری به دلیل تغییر این نیازها در طی زمان و باتغییر فناوری،سنجش رضایت و وفاداری مشتریان،مقایسه شاخصهای خود در مقایسه با رقبا و پایشمحصولات آنان.
7-از آنجایی که امتیاز معیار نتایج کارکنان درمقایسه با وضعیت مطلوب،از تفاوت معناداریبرخوردار است،بنابراین توجه به مواردی از جملهموارد زیر میتواند تا حدی رهگشای مسیر تعالی دراین خصوص باشد:بهبود شرایط محیط کار،ارتباطات بین مدیران و کارکنان،آموزش و توسعهکارکنان،سنجش ادواری رضایت و وفاداری کارکنان،بررسی تعهد و انگیزش کارکنان و عوامل بازدارندهتعهد و انگیزش و رفع آنها."