چکیده:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه مشارکت سیاسی شهروندان اصفهانی با احساس امنیت اجتماعی آنان است. مشارکت سیاسی فعالیت هایی است که شهروندان به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای تاثیرگذاری بر گزینش اعضای دولت و حکومت، یا برنامه ها و فعالیت های آنها انجام می دهند. مشارکت سیاسی شهروندان در شرایط احساس امنیت اجتماعی شکل می گیرد و همراه با ادراک سیاسی و کاربست آن در جامعه استمرار می یابد. احساس امنیت اجتماعی از جمله ملزومات اساسی توسعه پایدار و موزون یک جامعه به شمار می رود. احساس امنیت به معنای آرامش روحی و روانی در برابر خطرها و حوادثی است که در زندگی روزمره فرد را تهدید می کند. در استقرار ساز و کارهای امنیت اجتماعی، نقش مشارکت مردم بیش از هر اقدام سخت افزارایانه ای حایز اهمیت است. چرا که برآیند مطلوب هر نظام سیاسی که چگونگی فضای امنیتی جامعه نیز متاثر از آن است، عبارت از میزان رضایتی است که آحاد مردم از عملکرد آن نظام در تعامل با محیط پیرامونی دارند. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شهروندان بالای هجده سال ساکن در مناطق چهارده گانه شهر اصفهان هستند. که براساس سرشماری سال 1385، تعداد آنها 1248754 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری سهمیه ای تعداد 384 به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافته ها نشان داد که همبستگی معناداری بین ابعاد مشارکت سیاسی با احساس امنیت اجتماعی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"تقویت مشارکت سیاسی،شرط حیاتی و ضروری تأمین احساس امنیت وآرامش خاطر شهروندان به منظور ترغیب ایشان برایحضور در عرصههای سیاسی برای تعیین سرنوشتخویش و در نهایت توسعه اقتصادی کشور است کهبهطور حتم غفلت از آن،پیامدهایی ویرانگر در زمینهثبات سیاسی و اقتصادی به دنبال خواهد داشت.
با توجه به اینکه احساس امنیت اجتماعی یکمتغیر روانی-انگیزشی است،پس باید از رویکردروانشناختی به بررسی رابطه احساس امنیتاجتماعی و مشارکت سیاسی پرداخته شود.
این افراد احساس درماندگینمیکنند و معتقدند که میتوانند زندگی خود راکنترل کنند و چون نظام سیاسی میتواند بر زندگی وسرنوشت آنها تاثیر گذارد،بنابراین،آنها نیز باید بهبهترین وجه آن را تحت تأثیر قرار دهند ,eniveL( )43:5002 .
درواقع،زمانی که احساس امنیت اجتماعی وجود دارد،فعالیتهای سالم و مشارکتی زمینه بروز پیدا میکندو افراد خواهند توانست آزادنه عقاید و نظرهای خودرا در جهت اصلاح امور جاری،ارائه داده،احساسمشارکت کنند؛بهطوریکه احساس امنیت اجتماعیموجب افزایش میزان مشارکت سیاسی متعارف ومؤلفه روانی انگیزشی میشود.
در مقابل،وجوداحساس ناامنی در جامعه،موجب کاهش مشارکتسیاسی شده و یا ممکن است سبب شود که افراد بهسمت رفتارهای اعتراضی و خارج از عرف جامعهبروند؛چرا که نیاز به امنیت،تهدید امنیت و در عملسیاسی فرد اثر میگذارند و این فرایند روانی میتواندساختار و کارکرد نهادها و نظامهای سیاسی را متأثرسازند.
نتیجهگیری در بررسی رابطه میان دو متغیر اصلی در این پژوهش؛یعنی احساس امنیت اجتماعی و مشارکت سیاسی،نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها به ارتباطمعنیدار و مستقیم بین این دو متغیر در جامعه آماریموردنظر؛یعنی شهروندان اصفهانی اشاره دارد.
سؤالاصلی پژوهش این بود که آیا رابطهای میان احساسامنیت اجتماعی و مشارکت سیاسی وجود دارد یاخیر؟برای پاسخگویی به این سؤال،با بهرهگیری ازنظریات بوزان و ویور رابطه بین احساس امنیتاجتماعی با مشارکت سیاسی بررسی گردید."