چکیده:
در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایه گذاری وجود دارند. یکی از موضوعهای اساسی در سرمایه گذاری میزان نقدشوندگی داراییهاست؛ زیرا برخی از سرمایه گذاران ممکن است بهسرعت به منابع مالی سرمایه گذاری خود نیاز داشته باشند. سرعت نقد شوندگی سهام نیز مربوط به استقبال انجام معامله در بورس اوراق بهادار بهوسیلهی سرمایه گذاران است. در این پژوهش رابطه نرخ گردش سهام بهعنوان معیار نقدشوندگی با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1381 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سری زمانی بهصورت سالانه جمعآوری شده و بهوسیلهی نرم افزار Eviews به روش داده ترکیبی (تابلویی) مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا پس از آزمون رابطه دو متغیر، متغیرهای اندازه و ارزش دفتری به ارزش بازار بهعنوان متغیرهای کنترلی وارد مدل شدند. نتایج پژوهش مبین وجود رابطه مثبت و معنا دار بین ضریب متغیر نرخ گردش و بازده سهام است. این امر ممکن است بهدلیل افزایش جذابیت سهام نقد شونده و افزایش تقاضا برای اینگونه سهام باشد.
Based on the extent and depth of the market، several investment tools exist. One of the most fundamental issues in investment is assets liquidity، because some of the investors may need their investment financial resources immediately. Also، Liquidity degree of stocks greatly depends on the volume of trades in stock exchange.
In this research، the relationship between stocks turnover rate as liquidity criteria and stocks rate of return in Tehran stocks exchange during 1381-1387 has been analyzed. Annual time-series data were collected and analyzed with panel data method using Eviews software. To do that، after testing the variables، size and B/M value entered the model as control variables. The results showed a positive and significant relationship between coefficient variables of liquidity and stocks rate of return. These results may refer to an increase in the attractiveness of liquidated stocks and also an increase in its demand
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش رابطه نرخ گردش سهام به عنوان معیار نقدشوندگی با بازده سـهام در بـورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ١٣٨١ تا ١٣٨٧ مورد بررسی قـرار گرفتـه اسـت .
نقــش عامــل نقدشــوندگی در ارزش گــذاری دارایــی هــا حــایز اهمیــت اســت ؛ زیــرا سرمایه گذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند دارایی هـای خـود را بـه فـروش رسانند، آیا بازار مناسبی برای آن ها وجود دارد یا خیر؟ هر چقدر قابلیت نقدشوندگی یـک سهم کم تر باشد،آن سهم برای سرمایه گذاران جذابیت کم تری خواهد داشت ، مگر این کـه بازده بیشتری عاید دارنده آن شود [١٥].
با استفاده از چارچوب رگرسیون مقطعی به بررسی تأثیر نقدشوندگی (با معیار نرخ گردش سهام ) در قیمت گذاری دارایی ها در بازار استرالیا با استفاده از داده های ماهانه و عوامل کنترلی همچون نسبت ارزش دفتری بـه ارزش بازار و اندازه و مازاد بازده بازار پرداخته انـد[٩].
آچاریـا و پدرسـن (٢٠٠٥) یک مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای را ارایه کـرده انـد کـه در آن ارتبـاط بین بازده مورد انتظار بازار و نقدشوندگی مورد انتظار یک سهم بررسی شـده اسـت .
:H١ برای آزمون این فرضیه با توجه به ادبیات موضوع متغیرهای کنترلی نیز بـه مـدل اضـافه شده و درنهایت مدل به شکل زیر برازش شد: Rit =ait +biTit +diSIZEit +giBTMit +eit که در آن α عرض از مبدأ، β ضریب نرخ گردش ، δ ضریب اندازه شرکت وγ ضـریب نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است .