چکیده:
قاضی عبدالجبار معتقد است ایمان، انجام طاعات و واجبات و نوافل و دوری از زشتی ها و محرمات است. او ایمان را از اسماء شرعی دانسته و بر آن است که جزو اسماء مدح به شمار می آید و صاحب آن مستحق پاداش می باشد. از نگاه او ایمان دارای سه رکن قول، معرفت و عمل است و عمل جزو لاینفک ایمان بوده و مشتمل بر سه بخش انجام طاعات و واجبات، انجام نوافل و دوری از زشتی ها و محرمات می گردد. عبدالجبار معتقد است اسلام نیز همانند ایمان از اسماء شرعی و جزو اسم های مدح بوده و فرد مسلمان نیز همانند فرد مؤمن، مستحق پاداش است؛ بنابراین اسلام و ایمان بنابر رای قاضی عبدالجبار متشابهند.
خلاصه ماشینی:
"»[عبد الجبار،1427،:707] 5-1-2-دلیل دوم: قاضی در کتاب متشابه القرآندر مورد یکی بودن ایمان و اسلام مینویسد:[آیۀ /14حجرات]دلالت نمیکند بر اینکه ایمان غیر از اسلاماست و منظور از این سخن،آن است که آنها هنوز درحقیقت ایمان نیاوردهاند و منقاد و تسلیم نشدهاند وخداوند متعال در مورد حالت آنها چنین بیان فرمود؛آن روشن میسازد که خداوند متعال فرمود:و لمایدخل الایمان فی قلوبکم و البته هر کس ایمان درقلبش وارد نشد،نزد هیچ کس،مسلمان نمیباشد مگرنزد بعضی از متأخرین؛پس او در ظاهر شهادتین رامیگوید که مسلمان است؛ولی با این حال نمیگویدکه او نیز مؤمن است و خلاف آن را در آنچه که مابیان ساختیم،بیاعتبار نمیسازد.
{o(1)-«عن ابی جعفر محمد بن علی(علیه السلام)انه قال:الایمانیشرک الاسلام و الاسلام لا یشرک الایمان،ثم ادار وسط راحته دائرهو قال:هذا دائره الایمان،ثم ادار حولها دائره اخری و قال:هذا دائرهالاسلام،ادار هما علی مثل هذه الصوره فمثل الاسلام بالدائره الخارجهو الایمان بالدائره الداخله»o} &%00105QTEG001G% نتیجه از مجموعۀ آرای و دیدگاههای قاضی عبد الجبارهمدانی،میتوان این گونه نتیجهگیری کرد که ایشان،برای تبیین مفهوم ایمان از مبانی سهگانهای استفادهنموده و بر این باور است که ایمان،از اسماء مدحبوده و جزو اسماء شرعی محسوب میگردد و مؤمن،مستحق پاداش میباشد؛لذا بر اساس این مبانی،معتقد است ایمان،انجام طاعات و واجبات و نوافل ودوری از زشتیهای و محرمات است و چنانچه فردیملتزم به یکی از ارکان و بخشهای نامبرده نباشد،ازدایرۀ ایمان خارج میگردد؛زیرا او همانند مشایخبزرگ معتزلی متقدم نظیر واصل،ابو الهذیل،هشام،جبایی و..."