چکیده:
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، مساله تنوع دینی است. دیدگاههای مختلفی در بحث تنوع دینی از سوی دینپژوهان مطرح شده است. پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه نظریه آلوین پلنتینگا، فیلسوف دین مسیحی به عنوان مدافع نظریه انحصارگرایی دینی و علامه طباطبایی، فیلسوف و دین پژوه اسلامی پیرامون تنوع ادیان می پردازد. از بررسی آثار مختلف علامه طباطبایی میتوان استنباط نمود که وی با ارائه دیدگاهی شمولگرایانه، بر این باور است که همه ادیان بهنحوی بهرهای از حقیقت داشته، پیروان سایر ادیان هم می توانند اهل نجات و رستگاری باشند، اما دین اسلام به عنوان خاتم ادیان، کاملترین دین محسوب شده، از حقانیت کاملتری برخوردار است و نیز به بهترین وجه می تواند پیروان خود را به فلاح و رستگاری نائل نماید. مهمترین دلیل ایشان برای شمولگرایی این است که هدایت الهی ایجاب میکند تمام انسانها به سعادتی در خور خویش برسند. بیشک، لازمه وسیع دانستن رحمت خداوند آن است که بیشتر انسانها را اهل نجات بدانیم، اما آلوین پلنتینگا برخلاف نظر علامه طباطبایی، با نگرشی انحصارگرایانه در مورد تنوع دینی، بر این باور است که فقط آموزههای یک دین دارای حقانیت بوده، صرفا یک دین میتواند دین صحیح باشد و بقیه ادیان باطل خواهند بود. او حقانیت و نجات را منحصر در دین مسیح و آموزه ها و تعالیم آن میداند و مسیحیت را دینی موجه تلقی میکند.
خلاصه ماشینی:
"از بررسی آثار مختلف علامه طباطبایی میتوان استنباط نمود که وی با ارائه دیدگاهی شمولگرایانه،بر این باور استکه همه ادیان به نحوی بهرهای از حقیقت داشته،پیروان سایر ادیان هم میتوانند اهل نجات و رستگاری باشند،امادین اسلام به عنوان خاتم ادیان،کاملترین دین محسوب شده،از حقانیت کاملتری برخوردار است و نیز به بهترینوجه میتواند پیروان خود را به فلاح و رستگاری نائل نماید.
بیشک،لازمۀ وسیع دانستن رحمتخداوند آن است که بیشتر انسانها را اهل نجات بدانیم،اما آلوین پلنتینگا برخلاف نظر علامه طباطبایی،با نگرشیانحصارگرایانه در مورد تنوع دینی،بر این باور است که فقط آموزههای یک دین دارای حقانیت بوده،صرفا یک دینمیتواند دین صحیح باشد و بقیه ادیان باطل خواهند بود.
علامه طباطبایی ضمن پذیرش این امر که معنایعام تسلیم در همه ادیان،از ابتدای ظهور بشر تاامروز،یکی است،وجود اختلافات در حوزه ادیان رامعلول چند عامل دیگر نیز میداند: الف)مقدار و کیفیت بهرهمندی از حقیقت واحد:وی بر این باور است که در هر دورهای با توجه بهمیزان ظرفیت،استعدادها،علم،شرایط اجتماعی وفرهنگی و عوامل دیگر،پیامبرانی برای بشر فرستادهمیشدند و تعالیم آنها برحسب شرایط مزبور بودهاست.
بنابر این،با توجه به این که علامه طباطباییحقیقت همه ادیان را واحد میداند،و ذات و جوهرۀهمه ادیان را یکی میداند و از طرف دیگر،قائل بهاکملیت دین اسلام در مقایسه با سایر ادیان است،وهمچنین نظر به این که وی قائل به رحمت واسعهالاهی است که اقتضای هدایت و رستگاری همهانسانها را دارد؛میتوان نتیجه گرفت که او یکشمول گرای دینی محسوب میشود.
sdnalrehteN eht nI detnirP,noigileR fO fo weiveR)0002(,salguoD,siuhtoorG-41 naitsirhC detnarraW agnitnalP nivlA ytisrevinU drofxO:kroY weN,feileB ."