چکیده:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی فرضیه شفاف سازی و بررسی پدیده شفاف سازی در بافتی متناظر یک سویه فارسی- انگلیسی است. برای انجام این کار، ده حکایت که به صورت تصادفی از گلستان سعدی انتخاب شدند به همراه سه ترجمه انگلیسی آنها، توسط رهاتسک (2004)، ایستویک (1979)، و راس (1890)، مورد مطالعه قرار گرفتند. در همین راستا، محقق با مطالعه جمله به جمله این حکایتها و ترجمه های آنها به بررسی جنبه های پدیده شفاف سازی پرداخت و با استفاده از تقسیم بندی کلودی (2004) موارد شفاف سازی به کار گرفته را از ترجمه ها استخراج کرد. یافته های تحقیق، فرضیه شفاف سازی را تایید کرد و نشان داد که مترجمان از تمام انواع شفاف سازی اجباری، اختیاری، کاربرد شناختی، و ترجمه- ذاتی استفاده کرده اند. از این میان شفاف سازی اجباری نسبت به دیگر موارد بسامد بالاتری داشت.
The present study aims to test Explicitation Hypothesis using a parallel one-directional Persian-English corpus. To this end، ten anecdotes selected randomly form Sa'di's Golestan and their three English translations extracted from Gulistān's translations by Edward Rehatsek (2004)، Edward B. Eastwick (1979)، and James Ross (1890) were studied. The anecdotes and their translations were compared sentence by sentence to investigate aspects of explicitation and extract the explicitation cases using Klaudy's (2004) typology. The findings of the study confirmed the Explicitation Hypothesis and showed that all types of explicitation، namely obligatory، optional، pragmatic، and translation-inherent were used by the translators، with the obligatory explicitation having the highest frequency
خلاصه ماشینی:
"Olohan & Baker انواع شفاف سازی کلودی (٢٠٠٤)، تقسیم بندی برای شفاف سازی ارائه داد که شامل چهـار نـوع شـفاف سـازی اسـت : اجباری ١، اختیاری ٢، کاربرد شناختی ٣، و ترجمه - ذاتی .
Barkhudarov سازی را در ترجمه از انگلیسی به روسی مشاهده کرد که ناشی از تفاوتهای سبکی و سـاختاری بودنـد: در هنگام ترجمه از متون انگلیسی به روسی ، مترجمان می بایستی به شفاف سـازی گروههـای اسـمی انگلیسی حذف شده بپردازند، به عبارتی دیگر، به خاطر پیروی از سـاختارهای زبـانی روسـی عناصـر معنایی خاص حذف شـده در رو سـاخت انگلیـسی کـه در ژرف سـاخت آن موجـود مـی باشـد، در روساخت زبان روسی مورد استفاده قرار می گیرند.
Rehatsek: The king smiled… Eastwick: The king laughed… Ross: The king smiled… همان طور که در بحث شفاف سازی اجباری گفته شد، یکی از علتهای این نوع شـفاف سـازی نبـود برخی از مقولات نحوی در یکی از دو زبان می باشد.
Ross: And they have said: Unless it be his lot, the fisherman cannot catch a fish in the Tigris… واژة "Moral" در ترجمـة اول ، واژه "Maxim" در ترجمـة دوم، و بنـد "And they have said" در ترجمة سوم ، شفاف سازیهای رخ داده ای هستند که در متن مبدأ ذکر نـشده انـد و مـی تواننـد شـفاف سازی اختیاری باشند به آن دلیل که جملات، بدون استفاده از آنها از لحاظ نحـوی صـحیح هـستند."