چکیده:
آواشناسان مسلمان و دانشمندان فن تجوید، هستی یک حرف را بر دو پایه گذاشته اند: مخرج و صفات. بر همین مبنا، حروف عربی را دسته بندی کرده و سعی کرده اند فرایندهای آوایی موجود در علم تجوید را تبیین علمی کنند؛ اما در بسیاری از موارد موفق نبوده و اختلاف نظرهای زیادی با هم داشته اند. این اختلاف نظرها اختلاف قرائات در قرآن کریم را سبب شده است. این نوشته، آنچه را که پیشینیان ما درباره تجوید گفته اند از پنجره آواشناسی و واج شناسی امروز نگریسته و توصیفی علمی و امروزی از تجوید فرا پیش نهاده است. بر این اساس، به دسته بندی جدیدی از حروف عربی و به تعریف جدیدی از اصطلاحاتی چون حروف متقارب، حروف متجانس و حروف متباعد و به تبیین جدیدی از فرایندهای تجویدی چون ادغام رسیده است.
خلاصه ماشینی:
این الفبای بین المللی با اصـول و قواعد آواشناختی و واج شناختی که انجمن فوق نهاده ، بررسی و مطالعـۀ هـر زبـانی را آسان کرده و آواشناسی امروز را به جایگاهی رسانده که از آنچه آواشناسان مسـلمان بـه آن می اندیشیده اند بسیار فراتر است .
خلیل بن احمد، مخرج عـین را داخلـی تـرین نقطۀ حلق و مخرج میم را بیرونی ترین اندام از اندام های گفتار؛ یعنی لب هـا مـی دانـد و حروف دیگر را، به فراخور مخرجشان ، این گونه بین عین و میم قرار می دهـد: ع، ح، ه، خ، غ - ق، ک، ج، ش، ض - ص، س، ز - ط، ذ، ت – ظ، ث، ت - ر، ل، ن – ف، ب، م – و، ا، ی – ء (همزه ) (خلیل بن احمد،٣٤ ).
سیبویه و مخارج حروف سیبویه برای هر حرف زبان عربی یک مخـرج و چنـد صـفت در نظـر گرفتـه و بـر اساس این دو مختصه (Feature) حروف را دسته بندی کرده است .
این امور باعث شده نتوانند انگارة درستی از واج ها و آواهـای عربـی ارائـه دهنـد و همچنین نتوانند بدیهی ترین فرایندهای تجویـدی چـون ادغـام را، آن گونـه کـه بایـد و شاید، تبیین علمی کنند؛ برای همین در بسیاری از جاها بر سر تقارب داشـتن و تقـارب نداشتن یا تجانس داشتن و تجانس نداشتن دو همخوان (حـرف )، و در نتیجـه بـر سـر ادغام یا اظهار همخوان ها یا به قول خودشان حروف ، اختلاف نظر پیدا کرده اند.