چکیده:
یکی از عواملی که صلح و ثبات را در منطقه خاورمیانه تهدید می کند، اختلافات مرزی و ارضی است. مرزهای کشورهای منطقه در راستای منافع قدرت های بزرگ تعیین شده اند و ناهمخوانی های شدیدی با ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و قومی کشورهای منطقه دارند. این مرزها که به گفته داریسدل وبلیگ هنوز به مرحله بلوغ نرسیده اند، همواره می توانند زمینه ساز بروز منازعات میان کشورهای منطقه باشند.
نمونه بارز این گونه مرزها، مرزهای بین عراق و کویت است که صلح و ثبات منطقه را بارها به مخاطره انداخته است. در این مقاله نقش دولت انگلستان در تحدید مرزهای بین کویت و عراق به روایت اسناد رسمی وزارت امور خارجه آن کشور مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که مرزهای تحدید شده به اندازه ای تصنعی و تحمیلی است که انتظار می رود اختلافات مرزی و ارضی بین عراق و کویت برای مدت های طولانی پایدار بماند.
One of the factors that threatens peace and stability in the Middle East region is the territorial and border differences. Borders of regional countries were set and designed in accordance with the interests of the superpowers and are absolutely incompatible with the cultural، geographical and national characteristics of the regional states.
According to Draison and Blikke، these borders which have not yet reached the process of maturity، can always be considered as a mechanism leading to disputes and clashes between the countries of the region. For instance، in this regard، we can refer to the border problems between Iraq and Kuwait which have frequently endangered regional peace and stability. In the present paper attempts have been made to study the role of the British government in delimitating the borders between Kuwait and Iraq according to the official documentations released by the British Foreign Ministry. The findings of ht present paper indicate that the delimitated borders are so much unreal and artificial that it territorial and border differences between Iraq and Kuwait will continue for a long time.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله نقش دولت انگلستان در تحدید مرزهای بین کویت و عراق به روایت اسناد رسمیوزارت امور خارجه آن کشور مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که مرزهای تحدید شده به اندازهایتصنعی و تحمیلی است که انتظار میرود اختلافات مرزی و ارضی بین عراق و کویت برای مدتهای طولانیپلیدار بماند.
وزارت خارجۀ بریتانیا میخواست که مشکلعدم تحدید مرز در این منطقۀ حساس را از میان بردارد و نیز دولت عراق را که درخواستهایش مبنی بر کنترل جزایر وربه و بوبیان و یا واگذاری حقوق کویت در خورعبدالله به آن کشور با شکست مواجه شده یود،تسکین دهد.
دلایل قاسم برای توجیهحاکمیت این کشور بر کویت،به علل زیر کاملا بیاساس بود: 1-وقتی امپراتوری عثمانی موافقتنامۀ 29 ژوئیه 1913 را با دولت انگلستان منعقد کرد،اعتبارموافقتنامهۀ 1899 را به طور ضمنی به رسمیت شناخت؛ 2-ترکیه به موجب معاهدۀ لوزان 1923،از تمام حقوق خود در خارج از چارچوب ترکیۀجدید صرفنظر کرده بود؛ 3-ادعای قاسم از زمانی که عراق و کویت موافقتنامۀ مرزی بین دوکشور را در 1923 منعقدکردند،هیچگونه مبنای حقوقی نداشت؛زیرا عراق به این ترتیب کویت را به عنوان کشوریمجزا از عراق به رسمیت شناخته بود.
اما د رآن زمان این مسئله نیز توسط عدهای مطرح شد که آیا قاسم در واقع در اندیشۀتجاوز نظامی به کویت بوده است؟یا اینکه وی امیداور بود که از ادعای خود نسبت به کویتبه عنوان وسیلهای برای چانهزدنهای بعدی در مذاکرات استفاده کند."