چکیده:
پرداختن به فلسفه ی سیاست، آیین شهریاری و جستجو از جامعه ی آرمانی، یکی از دغدغه های فکری حکیمان مسلمان بوده است و بحث و گفتگو در باب چنین جامعه ای و تفلسف و نظریه پردازی در خصوص آن از مشغله های جدی آنان به شمار می آید. بخش مهمی از آثار فلسفی که توسط مسلمانان تولید شده است، به بازتاب اندیشه ی فلسفی آنان در باب جامعه اختصاص یافته است.
در این مقاله، نخست، عوامل طرح و پردازش این مساله در ذهن و زبان حکیمان مسلمان و منابع الهام بخش آنان بررسی شده است. یکی از منابع اساسی الهام بخش فیلسوفان ما برای طرح چنین مباحثی، قرآن بوده است. از همین رو، ضمن بررسی چند و چون اثرگذاری این منبع ارزشمند بر فلیسوفان مسلمان، مولفه های اندیشه ی سیاسی در قرآن و آسیب شناسی وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب در خصوص فرد و جامعه از منظر قرآن مورد بحث قرار گرفته است. افزون بر منبع وحیانی، عواملی که به عقلانیت فلسفی مسلمانان مربوط میشود و همین طور تاثیرپذیری آنان از میراث فلسفی یونان باستان، که در جریان نهضت ترجمه به دنیای اسلام منتقل شد، بخش دیگری از مطالب این مقاله را به خود اختصاص داده است.
نخستین فیلسوفی که در دنیای اسلام مباحث مستقل و منظمی در خصوص آرمان شهر و ارکان و مولفه های آن مطرح کرد و آثار متعددی در باب آن تالیف نمود، فارابی است؛ به همین جهت است که او را بنیانگذار فلسفه ی سیاسی در دنیای اسلام نامیده اند. نگارنده ضمن گزارش دیدگاه فارابی و بررسی عناصر اندیشه ی سیاسی او، کارنامه ی اخلاف او را نیز ورق زده است، و ضمن معرفی آثاری که درباره ی اندیشه های سیاسی ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا به رشته ی تحریر درآمده است، مواضعی را که خود این فلیسوفان به استقلال یا به تبع مباحث دیگر مطرح کرده اند، معرفی نموده است. افزون بر آنها کارنامه ی اندیشمندانی همچون ابن خلدون، خواجه نصیرالدین طوسی و کسانی که به هر جهت فیلسوف صاحب مکتب محسوب نمی شوند، نیز مرور شده است.
خلاصه ماشینی:
"در نظر فارابی،اوصاف یاد شده برای رهبر،کمال مطلوب جامعهی سیاسی است(فارابی،1379،105)؛ولی در جای دیگر تنها به شش شرط اشاره کرده و گفته است اگر کسی دارای اوصاف یاد شده باشد،او فرمانروای راستین و «ملک علی الحقیقه»است،و اگر فردی پیدا نشد که همهی این صفات را در خود جمع داشته باشد،آنگاه باید گروهی را یافت که هر یک از افرادش یکی از این صفات را داشته باشد؛یکی غایت اجتماع را معین کند و دیگری وسیلهی رسیدن به آن را فراهم آورد.
سیاست،در نظر ابن سینا،جز از مجرای قانون گذاری برای تأسیس مدینهی فاضله امکان پذیر نیست و بارزترین و عالیترنی نمونهی این قوانین،قانون شریعت و واضع آن،پیامبر صلی الله علیه و اله )741,2691,lahtnesoR( به همین دلیل، ابن سینا،ضمن این که بحث سیاست خود را به دو بخش سیاست به معنای دقیق کلمه،یعنی ریاست سیاسی و ادارهی امور مدینه،و نبوت یعنی بحث در تشریع، تقسیم میکند،با تأکید بر هماهنگی اندیشههای افلاطون و ارسطو در این مورد، تفسیر ویژهای از دو کتاب جمهور و نوامیس افلاطون ارائه کرده و دو کتاب با همان نامهها به ارسطو نسبت میدهد که احتمالا از آثار جوانی ارسطو و خلاصهای از دو کتاب افلاطون بوده است.
آرمان شهر در اندیشهی ابن خلدون(متوفی 707 از میان اندیشمندان مسلمان،محمد بن عبد الرحمن بن خلدون،فیلسوف و جامعه شناس اسلامی و بنیان گذار فلسفهی تاریخ،با بهرهگیری از دانش وسیع خود ضمن توجه به ابعاد وجودی انسان،تیپولوژی روانی آدمیان،تأثیر محیط و اقلیمهای جغرافیایی بر او،راه واقع نگری در پیش گرفته و ضمن توصیف همه جانبهی اوضاع و احوال اقالیم،نظامهای اجتماعی مختلف کشورها و طرز اندیشه و سنتهای آنها،به صورت پسینی ملتها را از نظر نظامات و استعداد قبول نظامات مختلف،مورد بررس قرار میدهد و نظام لایق به هر یک را نشان میدهد و فیلسوفانه علل انقراض و انحطاط هر ملتی را بر میشمارد."