چکیده:
صدرالمتالهین همت گمارد تا با حفظ اصول مکتب خویش، مسئله سعادت را ـ که در طول تاریخ همواره از موضوعات بحث برانگیز بوده است، تشریح نماید. پرسش این است که بر مبنای حرکت جوهری ـ که از مهم-ترین اصول مکتب ملاصدراست ـ به چه نحو می توان الگوی سعادت انسان را از دیدگاه صدرالمتالهین استخراج و بازتعریف نمود که مبتلا به عدم انسجام درونی نباشد. سعادت، به عنوان نهایت کمال انسانی از جنس عقلی می باشد. ملاصدرا حقیقت سعادت را حرکت و تکامل در مسیر توسعه عقل نظری می داند و در عین ذومراتب دانستن جنبه عملی، آن را از باب کمک به جنبه نظری، بسیار موثر در رشد انسانی لحاظ می نماید؛ به گونه ای که به نوعی تناظر بین مراتب مختلف عقل نظری و عملی باور دارد. در این مقاله، مدلی مفهومی از الگوی ملاصدرا در باب سعادت ارائه شده که در آن، تناظر مراتب عقل نظری و عقل عملی نیز لحاظ شده است. حضور و تاثیر حرکت جوهری، در بحث پیرامون مبانی و ماهیت سعادت به وضوح قابل فهم است؛ چنان-که نگاه تشکیکی به امور، در بحث موانع سعادت نیز قابل ملاحظه است. شایان ذکر است که تبیین سعادت بر مبنای حرکت جوهری، لوزامی در پی دارد که ما را در فهم نکات مهم انسان شناسی صدرایی یاری می نماید.
خلاصه ماشینی:
"این جنبه از عقل که ناظر به تدبیر بدن و انجام امور عملی است،برمبنای انجام آداب دینی و شرعی به صورت ذو مراتب و تشکیکی تبیین شده است و ملاصدرا،طی کردن این مراتب را در جهت رسیدن به غایت مطلوب انسانی(مقام انسان کامل)ضروری میداند:1)تهذیب ظاهر به واسطۀ استفاده از شرایع الهی و آداب نبوی؛2)تهذیب باطن و پاک نمودن قلب از ملکات ظلمانی و خواطر شیطانی؛3)آراستن باطن به صورتهای علمی و معارف حقۀ ایمانی؛{o7o}4)فنای نفس از ذات خویش و برداشتن نظر و توجه از غیر خداوند و حصر نظر بر او و عظمتش(صدر الدین شیرازی،1360-ب،ص 207؛همو،1354،ص 275؛همو، 1422،ص 243؛همو،1363-ب،ص 523).
مبناشناسی مدل سعادت و جایگاه حرکت جوهری در آن مهمترین اصل مکتب صدرایی،اصالت وجود است(صدر الدین شیرازی،1363-الف، صص 9-27؛همو،1360-ب،صص 6-24)؛براساس این اصل،تنها امر اصیل وجود است و غیر از آن جز عدم نیست،براساس همین اصل است که انسان نیز از سنخ وجود است.
بنابراین جهل به اصول و معارف و به کیفیت ترتیب و انتقال از بعضی معارف به بعضی دیگر،موجب بازماندن از اکتساب فوز عظیم میگردد13 برایناساس میتوان به رتبهبندی دیگری برای انسانها دست یافت که البته تقریر دیگری از مراتب حرکت جوهری وجود انسان است؛اما براساس موانع کمال: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در«قرآن»انسانها به سه دسته تقسیم شدهاند:اصحاب شمال،اصحاب یمین و سابقون.
باتوجه به اصل بودن جنبۀ نظری نفس،در سعادت نیز اصل با همین جنبه است؛اما این به معنای فراموشی جنبۀ عملی آن نیست،بلکه سعادت از لحاظ عملی نیز مراتب مختلفی دارد که درواقع ناظرند به صیقل دادن وجود انسان برای دریافت صور و علوم؛به عبارتی،کمال عملی یاریرسان و ممد است در جهت کمال و سعادت نظری نفس."