چکیده:
پس از آنکه چین سیاست انجام اصلاحات در ساختارهای اقتصادی خود را از پایان دهه 1360در پیش گرفت، اقتصاد این کشور با شتاب چشمگیری گسترش یافت و بر میزان مصرف انرژی در بخش های گوناگون اقتصادی افزوده شد. با رشد نیاز چین به انرژی، مساله ی امنیت دسترسی به این کالا، به یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی این کشور و در روابط این کشور با مناطق پیرامونی، تبدیل شد.
اما گسترش حضور چین در سطح منطقه ای، تنها به خاطر وابستگی این کشور به انجام واردات انرژی و تلاش برای ایمن سازی راه های دستیابی به آن نیست، بلکه، این امر را باید در چارچوبی کلان تر و با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و برنامه های سیاسی این کشور در نظر گرفت. در واقع، افزایش پیوندهای میان چین و کشورهای رو به توسعه و گسترش حضور منطقه ای این کشور را باید در چارچوب افزایش نفوذ و جایگاه سیاسی این کشور در سطح بین المللی دید و نباید آن را تنها به تلاش این کشور برای دسترسی به منابع انرژی فروکاست. در مجموع، اینطور به نظر می رسد که اگرچه مساله تامین امنیت انرژی نقش مهمی در شکل دهی به رفتار منطقه ای و جهانی چین بازی می کند، اما نتوانسته است سیاست خارجی این کشور را به طور کامل پیرو این دست ملاحظات نماید.
در این نوشتار تلاش خواهد شد تا نشان داده شود در حالی که انرژی عامل مهمی در سیاست خارجی چین در روابط این کشور با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است، اما این طور به نظر می رسد که انرژی بیشتر نقش ابزاری کاربردی برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی چین در این منطقه را بازی می کند و برای درک ماهیت سیاست های انرژی چین، باید در چارچوبی کلان تر به بررسی اولویت های چندگانه سیاست های امنیتی و رقابتی چین با دیگر کشورها در منطقه سازمان همکاری شانگهای پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
Energy Research Institute of China's National Development and Reform Commission ژئوپليتيکي چين در اين منطقه را بازي ميکند و براي درک بهتر سياست هاي انـرژي چـين در اين منطقه ، بايد در چارچوبي کلان تر به بررسي اولويـت هـاي چندگانـه سياسـت هـاي امنيتي و رقابتي چين با ديگر کشورها در منطقه ي سازمان همکاري شانگهاي پرداخته شود.
از اين رو، پرسـش اصـلي در ايـن پـژوهش ، آن اسـت کـه چگونـه واقعيـت هـاي ژئوپليتيکي در حوزه ي سازمان همکاري شانگهاي، سياست هاي انرژي چين در اين منطقـه را شکل ميدهند؟ و فرضيه ي اصلي پژوهش نيز عبارت از آن است که اگرچه منابع انرژي به اندازه ي کافي در کشورهاي آسـياي مرکـزي کـه از اعضـاي اصـلي سـازمان همکـاري شانگهاي هستند، در دسترس نيست و موانع بسياري براي صادرات انرژي از اين کشورهاي محصور در خشکي وجود دارد؛ با اين همه ، واقعيت هاي ژئوپليتيکي اين منطقـه ، زمامـداران چيني را بر آن داشته است تا با پيروي از يک راهبرد بلند مدت ، حضور اقتصادي و سياسي خود را از راه سرمايه گذاري در بخش انرژي در اين کشورها تداوم بخشند و بر ميزان نفوذ خود در اين منطقه استراتژيک در برابر رقابـت هـاي منطقـه اي و جهـاني، بيافزاينـد.
(EIA/Central Asia, February 2008) از سوي ديگر، شبکه ي خط لوله ي انتقال نفت چين - ايـران کـه طـرح آن ميـان دو کشور به گفتگو گذاشته شده است ، ميتواند جايگزين ديگري براي خطوط لولـه ي انتقـال انرژي باشد که به دست روس ها يا شرکت هاي نفتي غربي سـاخته شـده انـد.