چکیده:
در حالی که جهان حاضر، روزبه روز درهم تنیده تر می گردد و فرهنگ های چندگانه شکل می گیرد، سیاست های چندفرهنگ گرایی به عنوان راه حلی برای مسائل تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی مورد توجه جدی تر قرار گرفته است و تغییراتی را در سیاست های تعلیم و تربیت ایجاد نموده است. به عبارت دیگر، وضعیت چندفرهنگ گرایی حاضر، سیاست های تعلیم و تربیتی خاص خود را می طلبد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی بر این است که از یک سو، وضعیت چندفرهنگ گرایی زمینه را برای رونق تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی فراهم آورده است و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی قابلیت سازگاری با چنین وضعیتی را دارا هستند. این مقاله پس از توصیف وضعیت چندفرهنگی، رابطه آن را با تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی بررسی و در نهایت ظرفیت های سنت اسلامی برای مواجهه با چنین وضعیتی و عرضه ارزش های اسلامی، به ویژه تعلیم و تربیت ارزش ها را آشکار می نماید.
خلاصه ماشینی:
"اسلام در زمینه تربیت نیز تأکیدها و اصول خود را ارائه میدهد که در انسانسازی مکتب اسلام، نقش کلیدی ایفا مینماید؛ اصولی همچون: تربیت ایمانی: بر آن است که دلایل قابل درکی بر اثبات وجود خداوند و یکتاپرستی ارائه دهد و سعی میکند نهال محبت خداوند و شکر نعمتها و بخششهای او را در دل و جان افراد بنشاند و انسان را متوجه این حق الهی بنماید که حاکم و فرمانروای مطلق در جهان خداوند قادر است که تمامی هستی و آخرت و حساب و کتاب تنها از آن اوست.
البته یک تفاوت اساسی میان چنین دنیای چندفرهنگی با دیدگاه چندفرهنگگرایان معاصر وجود دارد و آن این است که در اسلام، این تنوع و تعدد نه تنها از یک منبع واحد برآمده است، بلکه در نهایت، رو به سوی یک منبع واحد نیز به پیش میرود و این همان اصل اساسی است که در فلسفه و عرفان اسلامی، از آن به عنوان «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» یاد میشود.
جوامع مسلمان کشورهای غربی به سبب مهاجرتهای گسترده از نقاط گوناگون، غالبا جوامعی ناهمگون از لحاظ زبان و فرهنگ هستند و همین امر مراکز و مساجد اسلامی را واداشته است تا برای جذب حداکثری مسلمانان به این اماکن و توانایی خدمترسانی موفق به آنان، سیاست تعلیم و تربیت ارزشهای اسلامی بر اساس واقعیت چندفرهنگی این جوامع را درپیش گیرند."