خلاصه ماشینی:
"یکی از ویژگیهای این بررسی آن است کهتغییر و تحولهای روابط چین و شوروی را تنهابا توجه به بروز سیاسی و دیپلماتیک آنها ارزیابیکرده و کمتر به پای ریشهیابی مؤلفههایی رفته کهناظر بر چندوچون تغییر و تحولها میباشند.
برای مثال،نوسانهای سیاست خارجی این یا آنسوی روابطخارجی دو کشور نامبرده آنچنان تحلیل و معرفیشده که در برخی مقطعهای خود در دهۀ هشتادهمچون چوبپنبهای مینماید که در سطح(آب)بهاقتضای عرض و طول موج(سیاست آمریکا)شناور بوده است.
توجه عمده به عوامل بیرونیحرکتهای دیپلماسی چین و شوروی موجب آنگردیده که علل و ریشههای درونکشورینوسانها و تحولها به استفاده گرفته نشوند،و پیامداین بهحسابنیاوردن کافی موازینین کهتبلورکنندۀ دیپلماسی این یا آن کشور مورد بحثمیباشد،این شده که تحلیل مذکور راه بالنسبهصریحی در رشد آیندۀ این روابط نمینماید و تنها بهارایۀ تمامی امکانهای احتمالی بسنده میکند(ر.
همکاری ابرقدرتها و مبارزۀ داخلی میاندو خط موجب شد که جمهوری خلق چین دستخوشدگرگونی رابطه با قدرتهای جهانی شود و طبعا-همانگونه که در تحلیل آقای شاهنده نیز آمده است-درگیری ایدئولوژیکی چین و شوروی برایآمریکا و غرب بهطورکلی خوشایند بود."