خلاصه ماشینی:
"شعر بیداریشعر خواب دکتر محمود عبادیان (به تصویر صفحه مراجعه شود)ادبیات معاصر فارسی از همان آغاز پیدایشدر کنار استقبالکنندگان،مخالفان خود را نیزداشته است.
شعر نو حتیبه رسانه ژهای همگانی که معمولا مبلغ فرهنگسنتیاند راه یافته و به جرات میتوان گفت کهدست و اندیشهی نوپردازان معاصر را از قواعدخشک عروضی و موضوعهای سنتی و بستهیشعر کلاسیک آزاد کرده است.
پاسخ به این سئوال که چرا ادبیات معاصرایران جای برازندهای در ذهن خوانندگان وسیعجامعهی کنونی ندارد،مستلزم بررسی عواملعینی و ذهنیای است که به فرهنگ ادبی مارنگ خاص داده است،تنها بازنمایی آنها قادراست بر عللی پرتو افکند که در اقبال کم مردم بهنثر و شعر معاصر موثر بوده است.
امرمسلم این است که رویآوران به ادبیاتمعاصر در آن ارزشهایی میبینند که آثار ادبیاتگذشته فاقد آنهاست؛و برعکس،علاقهمندانبه ادبیات کلاسیک و سنتی توجه به ارزشهاییدارند که ادبیات فارسی معاصر برآورندهی آنارزشها نیست چنانچه بخواهیم ادبیات گذشتهو معاصر را با توجه به این دو رویکرد متفاوت بهارزشهای ادبی بررسی کنیم و عوامل کشش بهیکی و رویگردانی از دیگری را کشف کنیم،جادارد به نکات زیر توجه کنیم.
تاریخ ادبیات ایران نشان میدهد که زندگانیو محیط درباری قلمرو خاص موضوعهای خودرا داشته است،موضوعهای محدود به بزم،رزم،شکار،عیش و سادهبارگی،لذا خلاقیت هنریشاعران نیز در توصیف این موضوعها آشکارمیشده است.
گفتنی است که بیشتر موضوعهای ادبیات فارسیو انواع(ژانر)های ادبی در همان صد سال اولتکوین ادب فارسی(قرنهای چهارم و پنجمهجری)شکل گرفتند که کاربرد پراکندهی آنها رادر آثار بازماندهی رودکی و همعصران اومییابیم.
منظوراین است که این شرایط به ادب فارسی خصلتپایبند ماندن به موضوعهای خاص و تاکید برارزشهای هنری و زبانی معین داده است."