چکیده:
بسیاری از کشورهای جهان سوم، با مشاهده رفاه مادی غرب، آموزه های غرب را سرلوحه اقدامات خویش قرار دادند. بخشی از این آموزه ها، شرط وصال و وصول به توسعه را در قبول عقب ماندگی و دور ماندن از قافله تمدن دانسته و برای جبران این فاصله، دست شستن از سنت، چنگ زدن به دامان سکولاریسم و از سر تا پا غربی شدن را تجویز می نمود. تامل در روزگار جوامع پذیرشگر نسخه های غربی توسعه، نشان از سردرگمی، بحران در هویت، شورش های اجتماعی و ... می دهد. از آنجا که رویکرد توسعه غربی، همواره با آنچه که مطمح نظر جمهوری اسلامی است، در تضاد و تناقض بوده و انعکاس آن در فحوای کلام مقام عظمای ولایت، از سال های دور و انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی در ابتدای تشکیل دولت نهم، شاهدی بر این مدعاست لذا مقاله حاضر می کوشد تا ضمن نقد الگوی تجویزی توسعه غرب برای جوامع جهان سوم، لزوم تحول در دهه چهارم انقلاب بر مبنای الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی در چهار عرصه «فکر و اندیشه»، «علم و فناوری»، «زندگی» و البته همه این سه عرصه در سایه سار «معنویت»،که به نحو تفکیک ناپذیری مبداء و معاد، دنیا و آخرت و... در آن، در هم تنیده است را تبیین نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهدکه با گام برداشتن در این چهار عرصه، گام های تحول به سوی پیشرفت مورد نظر هدایت خواهد گردید. در این میان «عرصه فکر» در سایه سار«معنویت»، به عنوان اولین عرصه پیشرفت، موجبات رشد و تعالی اندیشه های «علم و فناوری» در سایه سار«معنویت» را در کشور فراهم خواهد نمود. عرصه اخیر، شتاب دهنده پیشرفت در «عرصه زندگی» در سایه سار «عرصه معنویت» خواهد بود و به نحوی که شاهد خواهیم بود، این چهار عرصه در هم ممزوج و یکی از دیگری جدا نیست. از سوی دیگر همانطور که ملاحظه خواهیم کرد نقش مردم در این الگو بسیار برجسته است.
خلاصه ماشینی:
"با این مقدمه و تعریفی از چگونگی شکل گیری مفهوم توسعه، به تعریف توسعه از منظر غرب خواهیم پرداخت و غایت بکارگیری آن را در جوامع جهان سوم تحلیل نموده و تفاوت آن را با پیشرفت مدنظر مقام عظمای ولایت، با تاکید بر بیانات حکیم فرزانه آیت الله خامنهای پی خواهیم گرفت و در انتها عرصه های پیشرفت را در محتوای اسلامی آن، با تاکید بر مبداء و معاد و دنیا و آخرت، مورد تبیین قرار خواهیم داد.
از نظر معظم له، مدل توسعه در جمهوری اسلامی، به اقتضای شرایط فرهنگی، تاریخی، مواریث و اعتقادات و ایمان مردم، یک مدل کاملا بومی و مختص به خود ملت ایران است و اعتقاد دارند که از هیچجا نباید تقلید کرد(امام خامنهای، 27/03/83) و در این راستا تدوین الگوی توسعه ایرانی ـ اسلامی که رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعه ای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخصهای عدالت اجتماعی و اقتصادی در گرو آنست را از قوای سه گانه کشور خواستار شدهاند(امام خامنهای، 21/10/87).
در خصوص ایرانی بودن الگو مقام معظم رهبری اشاره می فرمایند: «خوب، شرائط تاریخی، شرائط جغرافیائی، شرائط فرهنگی، شرائط اقلیمی، شرائط جغرافیای سیاسی در تشکیل این الگو تأثیر میگذارد - که قطعا اینها درست است - این نکته هم مطرح است که طراحان آن، متفکران ایرانی هستند؛ این کاملا وجه مناسبی است برای عنوان ایرانی؛ یعنی ما نمیخواهیم این را از دیگران بگیریم؛ ما میخواهیم آنچه را که خودمان لازم میدانیم، مصلحت کشورمان میدانیم، آیندهمان را میتوانیم با آن تصویر و ترسیم کنیم، این را در یک قالبی بریزیم."