چکیده:
تکانههیا بهای نفت بر اقتصاد کلان یک کشور واردکننده نفت اثر تورمی همراه با
رکود دارد:از سرعت پیشرفت میکاهد؛همچنین به افزایش سطح عمومی قیمتها و افزایش نرخ
تورم میانجامد. چرخه بهای نفت مانند مالیات بر مصرف عمل میکند و سود چنین
مالیاتی بیشتر به تولیدکننده اصلی نفت خام برمیگردد تا به واردکنندهای مانند
آمریکا. 1اثر یک تکانه نفتی بر قیمتها و رشد اقتصادی به بسیاری عوامل بستگی دارد:اندازه تکانه نفتی.هم در شرایط بهای واقعی جدید نفت و هم درصد افزایش بهای
نفت.در 30 ژوییه 2004، بهای هر بشکه نفت به 43 دلار رسید که نرخ بالایی است-بسیار
بالاتر از سطح بهای نفت در جریان تکانههای کوچک در سالهای 1990 و 2000-اما همچنان
بسیار پایینتر از اوج بهای واقعی نفت به میزان 82 دلار در سال 1980 و برابر با
بهای واقعی پس از سال 1973 یعنی، 43 دلار بود. 2 رشد 65 درصدی اخیر در قیمتهای
نفت(از میانگین قیمت در سال 2002) 3 با رشد آن در سال 2000 قابل سنجش است(60 درصد،
اما از یک نقطه آغاز بسیار پایین، چنانکه بهای نفت در سال 1999 تا حد 15 دلار
سقوط کرده بود):بیشتر از رشد سال 1990(40 درصد)، اما بسیار کمتر از رشد سالهای
1973(210 درصد)و 80-1979(135 درصد).ماندگاری تکانه نفتی.این موضوع به عوامل زیادی بستگی دارد که بیشتر سیاسی است تا
اقتصادی.بهای بالای کنونی نفت بازتاب دو عامل است:انفجار تقاضا در آسیا(که انتظار
میرود در سال 2004، چین بهتنهایی نزدیک به 40 درصد رشد تقاضا را از آن خود کند)و
مخاطرات جغرافیایی-سیاسی موجود در خاورماینه(برآورد اضافه بهای ناشی از«هراس از
افزایش تقاضا» muimerp eaef از 4 تا 8 دلار است).بستگی اقتصاد به نفت و انرژی.اقتصاد آمریکا در قیاس با دهه 1970،
کمتر«انرژیبر»شده است، با وجود این بسیار نیرومندتر شده و در مقام سنجش، نفت کمتری
از منابع داخلی مصرف میکند.خالص واردات نفت آمریکا در سال 2003 به 2/1 درصد تولید
ناخالص داخلی رسیده که بیش از 9/5 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1970 است.واکنش سیاسی نهادهای پولی و ملی.این آثار را نمیتوان ناچیز شمرد، زیرا در سی
سال گذشته تکانههای نفت یا علت رکودهای اقتصادی در سطح جهان و آمریکا بوده یا در
پیدایش این بحرانها نقش داشته است.البته با اینکه رکودهای اخیر همگی با افزایش
بهای نفت پیوند دارد، باید توجه داشت که افزایش بهای نفت همیشه به رکود نمیانجامد
و رونق پدید آمده در سال 2003 در پی تهاجم به عراق، نمونه خوبی در این زمینه است.بههررو دلایل بسیار در دست است که تکانه قیمتی نفت که در شرایط کنونی با آن
روبهرو هستیم، آثاری بیش از آنچه بیشتر اقتصاددانان انتظار دارند، خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"امروزه، دو نکته مهم در این زمینه وجود دارد:یکی اینکه بهای بالای کنونی نفت اثری چشمگیر بر اقتصاد جهان و آمریکا میگذارد؛ دوم اینکه تکانههای سیاسی در منطقه خاورمیانه (تشنج موجود در عراق و تهاجم به زیرساختهای نفتی عراق، ارتباط عربستان با تروریسم، کشمکش فلسطینیان و اسرائیلیها) ممکن است منجر به کاهش عرضه نفت شود، یا به بیان دیگر به موج دیگری از افزایش قیمتها و یک بحران اقتصادی دیگر ناشی از بهای نفت بینجامد.
یک تکانه نفتی، حتی اگر مداوم باشد، تنها سبب بروز افزایش نابهنگام سطح عمومی قیمتها میشود و چنانچه واکنش سیاسی نادرستی نشان داده شود به نرخ تورم محدود و تکانه نفتی ناپایدار است، همانند سالهای 1990 و 2000، اشباع شدن بازار نفت میتواند سبب توجه بیشتر به رشد، توسعه و بیکاری شود و راه رشد و توسعه را برای سیاستهای پولی، بینگرانی در مورد آثار تورمی ناشی از شوکهای نفتی، هموار سازد.
پارهای از تصمیمات اوپک ناشی از عوامل سیاسی است(مانند سه برابر شدن بهای نفت در سال 1973 و تحریم نفت)؛ اما اوپک از این نکته نیز آگاه است که یک افزایش در بهای نفت، که اقتصاد جهان و آمریکا را به سوی رکود بکشاند، اگر سبب کاهش بهای نفت شود، به خود اوپک نیز ضربه میزند، اعضای اصلی اوپک که از ذخایر عظیم نفتی برخوردارند، میخواهند کشورهای واردکننده نفت سرمایهگذاری زیادی در بخش کارایی بیشتر انرژیها انجام ندهند تا از وابستگی این کشورها به نفت در بلند مدت کاسته نشود."