چکیده:
خیزش کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا از مهمترین رویدادها در سال2011 بوده است. شکلگیری این خیزشها، سقوط رژیمهای دیکتاتور عربی، روی کار آمدن رژیمهای اسلامگرا در این کشورها هر کدام به نوعی تأثیرات بسیاری بر منطقه و نظام بینالملل گذاشتهاند. توافقنامة دوحه و آشتی ملی و روند احیای ساف با شرکت تمام گروههای فلسطینی از جمله این تأثیرات بوده است. اما سؤالی که نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به آن است این است که بیداری اسلامی و خیزش کشورهای عربی به طور خاص چه تأثیری بر روند تحقق آرمان فلسطین گذاشته است؟ به زعم نگارنده با توجه به ماهیت اسلامی جنبشهای اخیر منطقه و روی کار آمدن احزاب اسلامگرا و حامی آرمان فلسطین و تقویت گفتمان مقاومت بین ملتهای منطقه و همچنین شکلگیری آشتی ملی بین گروههای فلسطینی و حرکت به سمت یک دولت وحدت ملی، میتوان چشمانداز روشنی برای تحقق آرمان فلسطین متصور شد.4- کمیتهای با عضویت نمایندگانی از گروههای فلسطینی برای بررسی آزادیهای عمومی از جمله آزادی سفر، تشکیلات خودگردان نیز که سالهای متمادی است تحت سیطرة رژیم صهیونیستی قرار داشته، تغییر یابد روند منازعات و بازدارندگی علیه رژیم صهیونیستی حیاتی است و این رژیم را با مسائل امنیتی درگیر خواهد
خلاصه ماشینی:
"اما سؤالی که نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به آن است این است که بیداری اسلامی و خیزش کشورهای عربی به طور خاص چه تأثیری بر روند تحقق آرمان فلسطین گذاشته است؟ به زعم نگارنده با توجه به ماهیت اسلامی جنبشهای اخیر منطقه و روی کار آمدن احزاب اسلامگرا و حامی آرمان فلسطین و تقویت گفتمان مقاومت بین ملتهای منطقه و همچنین شکلگیری آشتی ملی بین گروههای فلسطینی و حرکت به سمت یک دولت وحدت ملی، میتوان چشمانداز روشنی برای تحقق آرمان فلسطین متصور شد.
گفتمان مقاومت، قبل از خیزش کشورهای عربی الهامبخش ملتها و جنبشهای مختلف در مبارزات آزادیبخش در مسائل گوناگون بوده است اما، بیداری اسلامی و به ثمر رسیدن این خیزشها و نیز بر سر کار آمدن دولتهای اسلامگرا روح جدیدی را به ملت مبارز فلسطین بخشید و تأثیر بسیاری بر تفکر آنان گذاشت.
این دوران جدید ویژگیهایی به شرح زیر دارد: - پذیرش نقش فراموششده مردم در تعیین سرنوشت خویش - تجدید نظر در روابط حاکمان و شهروندان - تغییر گفتمان حاکم استبدادی به دموکراسی - تبدیل تدریجی نوعی تعامل با غرب و مشخصا آمریکا - توجه عملی به موضوع فلسطین و حل مشکل آنان - بازخوانی نقشهای منطقهای هر کشور به فراخور توانمندی و امکانات - قدرتگرفتن اقلیتهای شیعه در دموکراسیهای نوظهور - احیای تفکرات دینمحور و رشد حرکتهای اسلامگرایانه فرقهای - تغییر تدریجی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا - گسترش دامنه اختلافها به حیطههای نظامی - فزونی مسابقههای تسلیحاتی میان قطبهای قدرت در منطقه (ترکیه، مصر، ایران، رژیم صهیونیستی و عربستان) - تبدیل و تغییر در اولویتبندی مناسبات خارجی با کشورهای پیرامونی و غرب."