چکیده:
مطالعه حاضر به اندازه گیری تورم پایه در اقتصاد ایران به روش های مختلف رویکرد آماری، به عنوان راهنمایی برای هدایت سیاست پولی میپردازد. استفاده از تورم پایه (چون علامت دهی را نسبت به اختلال افزایش میدهد) منجر به افزایش کارایی سیاست پولی می شود. این امر بدان دلیل رخ میدهد که تورم پایه، جزء پایدار تورم (ناشی از فشارهای اساسی اقتصاد) را از جزء موقتی (ناشی از نوسانات فصلی و ...) جدا میکند. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که در اقتصاد ایران «روش خارج کردن غذا و تحصیل» مناسب ترین روش برای اندازه گیری تورم پایه محسوب میشود. از سوی دیگر «گروه مسکن»، جزء پایدار تورم در اقتصاد ایران و هماهنگ با انتظارات است. براساس نتایج حاصله برای کنترل تورم در اقتصاد ایران، اتخاذ چارچوب سیاستی «هدف گذاری تورم» در قالب یک برنامه پنج ساله پیشنهاد شده است.
خلاصه ماشینی:
"به دلیل توسعه ادبیات تورم پایه در دهههای اخیر توسط مراکز علمی و استفاده از بانکهای مرکزی دنیا،روشهای متعددی برای اندازهگیری آن ارائه شده است که مجموعه آنها را میتوان در دو رویکرد شامل«رویکرد آماری»(همچون روش حذف کردن،مرتبسازی، وزندهی مجدد و...
اجرای چارچوب مذکور، مستلزم وجود چند مؤلفه اساسی شامل انتخاب سطح هدف؛بدین معنی که هدف کمی صریحی به عنوان تورم هدف برای دورههای آتی موردنظر قرار گیرد؛انتخاب دامنه هدف به دلیل کنترل ناقص سیاست پولی بر نرخ تورم انتخاب میشود{o1o}،افق هدف تورم(افق زمانی برای دستیابی به هدف تعیین شده باید مدنظر قرار گیرد){o2o}،پیشبینی تورم(به دلیل وقفههای موجود در تأثیرگذاری سیاستهای پولی،هدف تورم باید نگاه رو به جلو داشته باشد،بدان معنا که سیاستها قبل از افزایش نرخ تورم،به کار گرفته شوند)و انتخاب شاخص مناسب قیمت میباشد.
اندازهگیری تورم پایه به روش خارج کردن در محاسبه شاخص تورم پایه برای اقتصاد ایران براساس این روش(با استفاده از اطلاعات ماهانه دوره زمانی 7:1387-1:1383)مراحل زیر طی شده است: الف)براساس مشخصههای آماری«گروههای اصلی و منتخب فرعی»(جدول 1 پیوست)،گروههای با تغییرپذیری بسیار بالا انتخاب شدند.
در محاسبه شاخص تورم پایه برای اقتصاد ایران براساس این روش(با استفاده از اطلاعات ماهانه دوره زمانی 7:1387-1:1383)مراحل زیر طی شده است: الف)ماتریس(25x55)که سطرهای آن دوره مورد بررسی(55 ماه)و ستونهای آن زیرگروههای اصلی و منتخب فرعی هستند(25 زیرگروه)،تشکیل شده است.
ضرورت محاسبه این شاخص بدان دلیل است که اثر اختلالات موقتی را از تورم اندازهگیری شده کل حذف میکند و منجر به افزایش کارایی سیاست پولی میشود."