چکیده:
طی دهه های اخیر کالاهای ارزان قیمت چینی سهم عمده ای از بازار مصرفی کـشورهای مختلـف و از جملـه ایـران را بـه خـود اختصاص داده اند. یکی از سوالات مطرح در این زمینه این است که علل و عوامل موثر بر پایین بودن قیمت کالاهای چینی کدامند؟ یکی از فرضیات مطرح برای پاسخگویی به این پرسش، بهره برداری چین از مزیت نسبی نیروی کار در زمینه تولید و صدور کالاهای کاربر توسط این کشور است. در این تحقیق رشد سریع صادرات چین در سه دهه اخیر، با استفاده از نظریه هکشر- اوهلین بیان می شود. به این منظور با استفاده از جدول داده- ستانده سال 2000 چین، محتوای عوامل تولید صادرات و واردات چین محاسبه شده و با استفاده از آزمون های لئونتیف و لیمر نشان داده میشود که کشور چین در صدور کالاهای کاربر دارای مزیت نسبی است.
خلاصه ماشینی:
"به این منظور با استفاده از جدول داده-ستانده سال 2000 چین،محتوای عوامل تولید صادرات و واردات چین محاسبه شده و با استفاده از آزمونهای لئونتیف و لیمر نشان داده میشود که کشور چین در صدور کالاهای کاربر دارای مزیت نسبی است.
با این وجود در این مقاله بر دو آزمون لئونتیف و لیمر تمرکز میشود و شاخصهای معرفی شده توسط آنان که بر مبنای جدول داده-ستانده محاسبه میشوند،مبنای قضاوت در مورد وفور نسبی عوامل تولید قرار میگیرند.
دادههای مورد استفاده و تحلیل یافتهها در این تحقیق با استفاده از روابط موجود بین جبران خدمات نیروی کار و مازاد عملیاتی با ماتریس معکوس لئونتیف و دادههای مربوط به صادرات و واردات بخشهای مختلف اقتصاد چین که در جداول داده-ستانده سال 2000 آن کشور آمده است،محاسبات لازم برای بدست آوردن شاخصهایی از قبیل محتوای کاربری و سرمایهبری صادرات و واردات صورت میگیرد.
ذکر این نکته ضروری است که لئونتیف در انجام آزمونش با استفاده از جدول داده-ستانده تلاش نمود تا محتوای سرمایهبری و کاربری کالاهای تجاری را در یک مجموعه کالاهای صادراتی و واردات رقابتی هر یک به ارزش یک میلیون دلار مورد سنجش قرار دهد؛در حالیکه در انجام آزمون در مورد چین،اولا کل کالاها و خدمات صادراتی و وارداتی مبنای محاسبه قرار گرفتهاند(نه فقط مثلا یک میلیون یوان از آنها)،ثانیان از آنجا که در جدول داده-ستانده موجود،فقط ارزش واردات ذکر شده است،تفکیکی بین واردات رقابتی و غیر رقابتی صورت نگرفته و تمامی واردات، رقابتی فرض شدهاند."