چکیده:
تاریخ معاصر ایران بین سال های 1332-1330ش./ 1953-1951م .به دلایل متعدد از اهمیت بسزایی برخوردار است. از جنبه های مهم این دوره، جنبش ملت ایران برای ملی شدن نفت و واکنش دولت ایالات متحده آمریکا در قبال آن است. این مقاله با تاکید بر منافع ملی آمریکا درصدد بررسی عواملی است که باعث تغییر رویکرد آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت و دولت دکتر مصدق گردید. برخلاف دیدگاه های رایج، به نظر نمی رسد هراس از قدرت روزافزون کمونیسم در ایران عامل اصلی تغییر سیاست آمریکا باشد، بلکه عامل اساسی در تغییر رویکرد این کشور نسبت به دولت دکتر مصدق، موقعیت سوق الجیشی ایران و سهیم شدن در منابع نفت بوده است.
Iran‘s contemporary history (1951-1953) for different reasons is profited from high importance .from important aspects this period is nation ‘s movemont of iran for oil nationalization and U.S.A ‘s reaction against that.the essay wants to investigate factors that cause to change U.S.A ‘s approach against nationalization of oil industry and dr. Mosadegh ‘s government .by emphasis on national profits of U.S.A . In spite of sayings، fear of increasing power of communism in iran is not considered as the main factor of changing U.S.A‘s policy،but the basic factor in changing U.S.A ‘s approach toward dr. . Mosadegh ‘s government has been the position of Iran’s sharing in oil resources
خلاصه ماشینی:
برخلاف ديدگاه هاي رايج ، به نظر نمي رسد هراس از قدرت روزافزون کمونيسم در ايران عامل اصلي تغيير سياست آمريکا باشد،بلکه عامل اساسي در تغيير رويکرد اين کشور نسبت به دولت دکتر مصدق ، موقعيت سوق الجيشي ايران و سهيم شدن در منابع نفت بوده است .
از اين رو وزارت خارجه آمريکا در ٢٠ارديبهشت ١٠/١٣٣٠مه ١٩٥١طي تلگرافي براي سفير خود در ايران ، احساس خطري که متوجه منافع آمريکا بود رابه او انتقال داد: «وزارت امورخارجه امکان اجراي سياست «بي طرفي » از سوي مصدق و هماهنگي با شيوه انديشيدن و نگرش عمومي وي نسبت به حضور هيأت هاي نمايندگي خارجي در ايران را به عنوان جدي ترين خطر تلقي مي کند.
به نظر مي رسد که دولت آمريکا مايل بود در اين مرحله از نهضت ملي شدن صنعت نفت براي اينکه موقعيت و اعتبار خود را در ايران از دست ندهد و هم زمان از دخالت نظامي شوروي بر اساس قرارداد ١٩٢١م .
«در واقع ، دولت آمريکا به دنبال يک تعامل سه جانبه با دربار، دولت دکتر مصدق و انگليس بود تا هم سهم بيشتري از نفت ايران را به خود اختصاص دهد و هم جريان را در دست داشته باشد که در غير اين صورت شرکت هاي آمريکايي در خليج فارس نيز متضرر مي شدند، در عين حال به گونه اي امور را به پيش ببرد که ايران از مدار دولت هاي غربي خارج نشود».