چکیده:
شکلگیری صفویان و مجاورت با امپراطوری عثمانی، مناسبات میان این دو دولت مقتدر را در آغاز قرن دهم اجتناب ناپذیر میکرد. اختلافات مذهبی باعث ایجاد تنشهایی بین آنها و طرفدران شان به ویژه در مناطق مرزی میگشت. با این وجود، حضور دولتی قدرتمند برای امپراطوری عثمانی، آن را از قدرت بی منازع منطقه خارج ساخته بود. یکی از مسائل مهم میان این دو دولت ، پناهندگان سیاسی آنهاست. پناهندگان سیاسی آن دسته از افرادی را شامل می شدند که به دلایل سیاسی تحت پیگرد و تعقیب حکومت خود قرار گرفته بودند. درروزگاران پیشین ، پناهندهها بیشتر به افرادی اطلاق می شدند که به سطوح بالای حکومتی یا نظامی دریک کشور تعلق داشتند و گاهی مورد سوءظن حکمرانان قرار می گرفتند که ممکن بود زندگی آنها رادچار مخاطره کند. در این صورت آنها چاره ای جز آن نداشتند که به دولتهای دیگر پناهنده شوند. همجواری قدرتها در کنار یکدیگر این فرصت را به مدعیان و مخالفان سیاسی میداد که با بهره گیری از فضا و شرایط مساعد و در صورت امکان کمک و مساعدت حکومت دیگر، بتوانند ادعای تاج و تخت کرده و یا خود را از مرگ نجات دهند. همزمان با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی و تثبیت پایه های قدرت وی، در عثمانی نیز اختلافات جانشینی بین پسران شاه بالاگرفت و یکی از برادران پس از اینکه در داخل کشور راه به جایی نبرد ، به دربار صفویان روی آورد. مسائل مربوط به پناهندگی شاهزاده مراد عثمانی و توجه به ایران و پیآمدهای آن از جمله مباحث قابل طرح در این تحقیق است؛ موضوعی که موجب گشودن فصلی نو در مناسبات سیاسی و روابط دیپلماتیک دو دولت گردید.
Safavids formation and adjacent with Ottoman Empire، make the relations and occasions between this two powerful government inevitable in 10th century. Religious differences create stress between them and the advocates، especially in boundary areas. Nevertheless، presence a powerful government for Ottoman Empire evicted it from being peremptory power in that locate. One of the important issues between these two states was refugees. Refugees were a group of people that were wanted and under Prosecution by their government. At the same time with the rise of Safavie’s Shah Ismail and consolidation the basis of his state، the difference between sons for King's successor raised in the Ottoman and one of the sons when couldn’t achieves to his purpose، he joined to Safavids court. In present research، the issues about Murad Ottoman prince refugee and his attention to Iran is studied. This can be the reason for creating new objects in political occasions and diplomatic relations. Also the results of this political act will investigate in this study.
خلاصه ماشینی:
همزمان بـا روي کار آمدن شاه اسماعيل صفوي و تثبيت پايه هاي قدرت وي ، در عثماني نيز اختلافات جانشـيني بين پسران شاه بالاگرفت و يکي از برادران پس از اينکه در داخل کشور راه به جايي نبـرد ، بـه دربار صفويان روي آورد.
پناهندگي سياسي در دوره مورد بحـث و حتـي پـيش از آن بـه عنوان يکي از مسائل مهم در روابط بين دولت ها وجود داشت و همين امر باعث شد کـه مسئله اصلي پژوهش حاضر بر اين اساس قرار گيرد و سؤالاتي اين چنين طرح شود کـه : چه زمينه هايي باعث به وجود آمدن پناهندگي سياسي در آن دوره شـده اسـت ؟ و ايـن مسأله چه پي آمدهايي داشته است ؟ براين اساس مي توان چنين فرض کرد که همجواري دولت هاي قدرتمند صفوي و عثماني و همچنين چالش هاي موجود بين آنها مسـأله پناهنـدگي سياسـي را در روابـط خارجي اين دوکشوربه امري مهم تبديل کرد و تحولات خاص خود را نيز باعث گرديـد.
(جهانگشـاي خاقان ،٤٧٦:١٣٦٤) شاهزاده مراد که در ايران به گرمي پذيرفته شده بود، به دنبـال آن بود که با جلب توجه شاه اسماعيل ، قزلباشان آنـاتولي را بـه خـود جـذب کنـد و بتوانـد جنبشي گسترده عليه سلطان سليم بـه راه انـدازد و امپراطـوري عثمـاني کـه حـق او و پدرش بود را به دست آورد.
گرچه مرگ او اوضـاع را بـه نفـع سـلطان سـليم تغييـر داد، امـا سلطان عثماني حرکت خود را به قصد جنگ آغاز کرده بود و برايش فرقي نمي کـرد کـه شاهزاده مراد در سپاه صفوي باشد يا نباشد.