چکیده:
مقاله با تکیه بر آن که در هر دو انقلاب مشروطیت و اسلامی، کاهش قدرت مرکزی منتهی به رشد فزاینده تعداد روزنامه ها شده است، از طریق تحلیل محتوای سرمقاله نخستین شماره روزنامه های تازه انتشار در دو مقطع 891 روزه از انقلاب مشروطیت و 614 روزه از انقلاب اسلامی و با تکیه بر تعبیری از مفهوم ارزش که از نمونه تعاریف منعکس در منابع 1946 تا 2008 استخراج شده، جستجوگر تفاوت ها و شباهت های دو انقلاب شد. نتایج نشان داد که در هر دو انقلاب پیرامون این امر که چه چیزی بد و نامطلوب است، توافق بیشتری از چه چیزی خوب و مطلوب است وجود داشته، با این تفاوت که تعدد و تنوع ارزش های منفی در انقلاب اسلامی به مراتب بیش از انقلاب مشروطیت بوده است. به عبارت دیگر، در انقلاب اسلامی، بیش از انقلاب مشروطیت به ارزش های منفی توجه شده و انقلاب اسلامی بیشتر از انقلاب مشروطیت متمرکز بر بیان نخواسته ها بوده تا خواسته ها. در انقلاب مشروطیت، شیفتگی به تجدد غربی و در انقلاب اسلامی، نفرت از تجدد غربی دیده شد. در انقلاب اسلامی، ارزش گزاری مثبت به رهبری انقلاب، از مقوله هایی بود که اختلافی در باره آن میان اکثر گروه ها وجود نداشت؛ در حالی که در انقلاب مشروطیت، هیچ فردی چنین پایگاهی نداشت. در انقلاب مشروطیت در مورد ارزش مثبت دانستن دانش، دانشمند و تخصص، اختلافی نبود و در انقلاب اسلامی در مورد پایین بودن سهم این ارزش ها اختلافی وجود نداشت. در انقلاب اسلامی، همه گروه ها در نگاه منفی به شاه و نظام سلطنتی توافق داشتند؛ حال آن که در مشروطیت، نگاه منفی نسبت به سلسله قاجار متمرکز بود، نه نظام سلطنتی؛ آن چنان که شاهان باستان و شکوه و عظمت گذشته آنان برای ملت تحقیر شده آن روزگار ایران، ارجمند بود.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که کدگذاران روزنامههای دو انقلاب،با متونی مواجه بودند که با فاصله زمانی از یکدیگر منتشر میشد و تشخیص برخی ارزشها برای کدگذاری که حدود هفتاد سال از آن دوره فاصله داشت-به دلیل کاهش شفافیت بخشی از ارزشها-دشوار بود،دستیابی به«تعریفی عملیاتی»از ارزشها،میتوانست این مشکل را تاحدودی حل کند و روایی عملیات را افزایش دهد(مثلا خواهیم دید که کذگذار،با شگفتی با سرمقالههایی مواجه میشده که اگرچه سقوط استبداد سلطنی قاجار را میخواسته،اما در حسرت شاهنشاهی دور آنهای باستان بوده است)به همین دلیل کوشش شد به جای استفاده صرف از روشهای ارائه تعریف عملیاتی(تعریف+ارائه مثال)از طریق مرور بر تعاریف به چنین تعریفی دست یابیم.
بدین ترتیب،برپایه آنچه گفته شد،مقاله حاضر 1)بدون نگاه متفاوت به ارزش و ارزشگزاری و در واقع بدون اینکه در جستجوی پاسخ این سوال باشد که آیا جهت گیریهای گزینشی،ناشی از ذهن جهتگیر بوده یا ذات نشانگاه جهتگیری و 2)با تلاش برای دستیابی به رتبهای که هر ارزش داشته و 3)با پذیرش آنکه بیان یک ارزش مشابه،همچون واژه«آزادی»الزاما به مفهوم مشابهت تعریف و معنی مشابه در دو مقطع انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی نبوده،به این تعبیر رسید یا به عبارت دیگر در تحلیل محتوای خود،به تعریفی عملیاتی تکیه کرد که طی آن ارزش«هر نوع جهتگیری گزینشی مثبت یا منفی از سوی فرد یا جمع درباره هرچیز»بود.
الف-ارزشها در مطبوعات انقلاب مشروطیت مفهوم«وطن»ارزشی بود که بیش از هر ارزش دیگری در سرمقالههای روزنامههای مشروطیت دیده شد؛به طوری که 21 درصد ارزشهای مثبت سرمقالههای اولین شماره مطبوعات تازه انتشار مشروطیت-که از این پس آنها را مطبوعات مشروطیت مینامیم -حول محور وطن،ایران،ملیت و قومیت میچرخیده است.