چکیده:
وقوع معجزه رشد و توسعه کشورهای شرق آسیا علاوه بر اتخاذ سیاستهای بهموقع و عاقلانه اقتصادی سیاستگذاران و رهبران آنها تا حدود زیادی مرهون جذب مقادیر بالایی از سرمایههای خارجی بوده است.ظهور شرایط پررونق و روند آزادسازی بیشتر اقتصادها علاوه بر آنکه باعث تشدید جریان ورود سرمایههای خارجی شد،موجب تضعیف سیاستهای کنترلی دولتها نیز گردید.گرایش به جهانی شدن اقتصادها در شرایطی که نهادهای اقتصادی هنوز از قدرت و قوت کافی برخوردار نشده بودند،باعث شد که نه تنها حبابهای مالی بزرگی در این اقتصادها ایجاد شود بلکه رواج سودجوییهای کوتاه مدت و فساد مالی نیز دامنگیر آنان گردد. بررسی علل بحران پولی و مالی اخیر در شرق اسیا تنها زمانی ممکن است که به شرایط اقتصادی آنها کاملا وقوف یافت.از آنجا که کشورهای مذکور در مراحل جدیدی از گذار به توسعه اقتصادی با استفاده از سیاستهای اقتصاد باز میباشند،آگاهی به علل بحران زمانی امکانپذیر است که سیاستها و ابزارهای مالی و پولی مورد استفاده آنها در این مرحله به طور کامل مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.بنابراین مقاله حاضر سعی دارد که ابتدا با استفاده از تحلیلهای نظری،تأثیر ورود جریانهای سرمایه را بر متغیرهای اصلی اقتصادی بررسی نموده و آثار مثبت و منفی آن را جلوهگر نماید و سپس با استفاده از همین مباحث عوامل ظهور بحران پولی و مالی در این کشورها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل نظری جریانهای سرمایه و بررسی علل بحران در شرق آسیا* مسعود هاشمیان اصفهانی** چکیده وقوع معجزه رشد و توسعه کشورهای شرق آسیا علاوه بر اتخاذ سیاستهای بهموقع و عاقلانه اقتصادی سیاستگذاران و رهبران آنها تا حدود زیادی مرهون جذب مقادیر بالایی از سرمایههای خارجی بوده است.
از آنجا که کشورهای مذکور در مراحل جدیدی از گذار به توسعه اقتصادی با استفاده از سیاستهای اقتصاد باز میباشند،آگاهی به علل بحران زمانی امکانپذیر است که سیاستها و ابزارهای مالی و پولی مورد استفاده آنها در این مرحله به طور کامل مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
برای آنکه درک کامل از آنچه که به عنوان بحران مالی دامن کشورهای شرق آسیا را گرفت بیابیم لازم است ابتدا تأثیر جریانهای سرمایه را از دیدگاه نظری مورد مطالعه قرار داد.
اما اکنون، رویکردهای آزادسازی بخش مالی و باز کردن اقتصاد به روی جریانهای خارجی سرمایه به اندازه سایر جنبههای سیاستگذاریها توسعه تغییرات وسیعی یافتهاند،اما این تغییرات در کشورهای مختلف با توجه به شرایط آن کشورها متفاوت بوده است.
این تهاجم سرمایهها همانطور که در مباحث نظری گفته شد خیلی راحت و سریع میتوانستند اقتصاد واقعی کشورهای میزبان را ملتهب نمایند،بخش مالی را مختل کنند و منجر به تورم دارئیها و ایجاد حبابهای سفته بازی گشته و نرخهای ارز را افزایش دهند که نهایتا کند شدن روند صادراتی و کاهش نرخ رشد این کشورها را موجب شوند.
عاملی که اکنون باعث شده است سایر اقتصادهای شکوفای جهانی به وحشت افتاده و برای حفظ موقعیت اقتصادی خود و جلوگیری از گسترش بحران در بازارهای داخلی آنان به سرعت در پی رفع بحران از منطقه شرق آسیا برآیند."