چکیده:
بیتردید از میان ادبیات ملل مختلف ، زبان و ادب عرب بیشترین تاثیر را بر زبان و ادبیات فارسی گذاشته است . این اثرگذاری در ابعاد و زمینههای مختلف از جمله به کارگیری واژهها ، اصطلاحات ، اسلوب ، قالبها ، مضامین و موضوعات شعری و غیره است. این موضوع از همان قرون اولیه موجب ترغیب شاعران ایرانی به مطالعه ادبیات عرب شد . به طوری که تتبع در دواوین ادب عرب برای شاعران ایرانی فضیلتی محسوب میشد و عربی گویی از ملزومات کار شاعران ؛ بدین ترتیب شاعران ایرانی ، علاوه بر سرودن اشعار عربی ، بسیاری از مضامین و مفاهیم شعر عرب را مستقیما و یا به صورت غیرمستقیم ، آگاهانه و یا ناآگاهانه در شعر خود به کار بردند. امیرمعزی نیشابوری ، شاعر معروف اواخر قرن پنجم از جمله شاعرانی است که بسیاری از مضامین شعری خود را به صورت مستقیم از ادب عرب اخذ کرده و یا به صورت غیرمستقیم از طریق شاعران همعصر و یا پیش از خود اقتباس کرده است . یکی از این مضامین پربسامد در شعر امیرمعزی که در ادب عرب نیز به وفور مشاهده میشود ، توصیفاتی است که درباره ممدوح و یا معشوق به کار رفته است . این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی این دو مضمون در دیوان امیر معزی و شعر عرب بپردازد .
خلاصه ماشینی:
معزی در بسیار از اشعار ، خود را همسنگ و همسان شاعران عرب دانسته و چنین می گوید : هست معزی به دولت تو عجم را همچو عرب را جریر و اخطل و اعشی (امیر معزی، 1318:634) و در برخی از ابیات پا را از این فراتر گذاشته و چنین گوید : بر آخرین سلطان ، چون من زبان گشایم اندر سجود باشد جان جریر و اعشی (همان:703) در پژوهش حاضر سعی شده سرچشمههای مضامین شعری امیرمعزی در وصف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
امیر معزی : هیچ ممدوح در آفاق نیابم به از او که به سه شعر دهد سیصد دینار مرا (امیرمعزی،1318: 21 ) و نیز در بیتی دیگر گوید : آنجـا که بود جمـع معالی و معـانی مـداح ثناگر به و ممدوح ثناخر ( همان: 328) این ابیات یادآور بیت ابونواس است در مدح فضل بن ربیع بدین مضمون : لیس علی الله بمستنکر أن یجمع العالم فی واحد ( ابی نواس،1993 : 87) از خدا شگفت نیست اگر همه صفات خوب عالم را در یک کس جمع کند .
رودکی می گوید : به زلف چوگان نازش همی کنی تو بدو ندیدی آنگه او را که زلف چوگان بود ( رودکی،1377 : 28 ) 5-1-4-در بسیاری دیگر از اشعار معزی ، زلف معشوق به حرف جیم و یا نون تشبیه شده که این تصویر نیز در اصل از ادب عرب وارد شعر فارسی گردیده است.
5- معزی در بسیاری از موارد به صورت مستقیم و در برخی نیز به صورت غیرمستقیم به واسطه شاعران پیش از خود و یا هم عصر خویش مضامین شعری ادب عرب را اقتباس کرده و به نحو شایستهای در شعر خود به کار بسته است .