چکیده:
ایدئولوژی تضاد در عرصه سیاسی معتقد به تفاوت ذاتی بین «خود» و«دیگران »و برتری مطلق و بدون قیدو شرط «خود» است . پس از مروری گذرا بر چند گونه از این ایدئولوژی در غرب در چند سده اخیر، این نوشته به بررسی ایدئولوژی تضاد بین اسلام و غرب و روند طرح آن در دنیای کنونی میپردازد. در ادامه با نگاهی گذرا به نظرات ادوارد سعید در این زمینه ، دو نمونه رایج از این تفکر، یکی از غرب و دیگری از شرق مورد بررسی قرار میگیرند. در پایان استدلال میشودکه چرا منطق ایدئولوژی تضاد، فارغ از اینکه توسط غرب بر ضد شرق به کار گرفته شود یا بالعکس ، غیر قابل دفاع ، خطرناک و کلا از منظرهای سیاسی، فلسفی و اخلاقی فاقد ارزش است .
Ideology of political dualism reads that there is dichotomy between us and them، between the self and others. Following a brief review of the history of political dualism this paper focuses on the ‘West-and-Islam dualism.’ Considering ideas of two influential and inspiring dualists one from the Western camp and the other from the East، this paper aims to critically evaluate the philosophical assumptions of this ideology. The main argument of the paper is that political dualism، regardless of being used by whom against whom، is a flawed and dangerous political ideology.
خلاصه ماشینی:
در پایان استدلال میشودکه چرا منطق ایدئولوژی تضاد، فارغ از اینکه توسط غرب بر ضد شرق به کار گرفته شود یا بالعکس ، غیر قابل دفاع ، خطرناک و کلا از منظرهای سیاسی، فلسفی و اخلاقی فاقد ارزش است .
این تئوری در نوع افراطی خود در قرن نوزدهم و در اوائل قرن بیستم تا جایی پیش رفت که دوگانگی اسلام و غرب را به منزله اصلی بیولوژیک در سیاست خارجی غرب قلمداد میکرد و با استناد به تفسیرهای مختلف از نظریه داروین ، مسلمانان در رده های پایین تری از انسان کامل غربی در نظر گرفته می شدند.
(and Engels, 2004 یک قرن بعد، هنگامی که مارکسیسم موجودیت سیاسی خود را در اتحاد جماهیر شوروی پیدا کرد، ایدئولوژی تضاد در قالب جدیدی با عنوان جنگ سرد خودنمایی میکند و برای حدود نیم قرن این نگاه دوقطبی بین «جهان آزاد» و«کمونیست ملحد» بر سیاست جهانی سایه میافکند.
ادوارد سعید، اما معتقد است که آن چیزی که به عنوان شرق شناسی در دانشگاه های غربی مطرح بوده ، نه پدیده ای علمی و دانشگاهی اصیل بلکه پدیده ای متاثر از ایدئولوژی تضاد بین غرب و اسلام و تنها در جهت آمال استعماری غرب بوده است .
وقتی انسان چنین کلماتی را از ادوارد سعید میشنود، چاره ای ندارد جز اینکه قبول کند سعید بعضا خود هم در دام ایدئولوژی تضاد گرفتار شده و معتقد به تفاوت فاحش و ذاتی شرق و غرب است .