خلاصه ماشینی:
"جوامع امروز ملزم یا محکوم به این نیستند که همان مسیر طی شدن مدرنیته و مدرنیسم در قرنهای گذشته را عینا طی کنند تا اینکه به مرحله پستمدرن برسند و آنگاه دست به سوی نوشدارو دراز کنند و دست به اصلاح اشتباهات و جبران کاستیها پس از واقعه بزنند.
بحث اصلی جنکز در«زبان معماری پستمدرن»این است که معماری مدرنیست اعتبارش را تا اندازهای به خاطر شکست در ایجاد ارتباط موثر با مخاطبین نهاییاش از دست داد و از سوی دیگر نتوانست با شهر و تاریخ ارتباط مؤثری برقرار سازد )41:9891.
دو وجهی بودن معماری پستمدرن به زبان ساده به معنای بخبگان توده و نو قدیمی است و دلایل الزامآوری برای این دوگانگی متضاد وجود دارد.
بسیاری از آثاری که پستمدرن پنداشته یا ناامید میشوند در حقیقت مدرنیست متأخر )nredoM etaL( هستند و نه پستمدرنیست؛زیرا همان اصول مدرنیسم را به نحوی اغراقآمیز دنبال میکنند و پیرو اصل پلوالیستی پستمدرنیسم نیستند )61:9891.
به عقیده جنکز پستمدرنیسم اساسا آمیزهای التقاطی از هر نوع سنت با سنتهای گذشته است:هم تداوم و استمرار مدرنیسم است و هم استعلا و تکامل آن.
به نظر جنسن«ضد نخبهگرایی»ابزار پستمدرنیسم است برای حمله به بنیان فرهنگی مدرنیسم و آرزوی ریشهکن شدن آن را دارد(جنسن.
نخبهگرایی مدرنیسم سبب عدم امکان ارتباط توده مردم با هنر شده بود اما در هنر و معماری پستمدرن نقش پلورالیسم(کثرتگرایی)به وضوح دیده میشود.
ویژگی اصلی آثار هنری و معماری پستمدرن را میتوان در پلورالیسم(کثرتگرایی) ،التقاط،دارای شخصیت انسانی یا انسانی شکل،رابطه بین گذشته و حال،اشتیاق به محتوا و معنا،چند وجهی بودن،تفسیر مجدد سنت،کدها و رمزهای چندگانه،مبهم،کنایی و طنزآلود،هجویات،گزینشهای متنوع و پراکنده،جستوجو کرد."