چکیده:
هدف مقاله حاضر بررسی و شناخت نگرش مردم روستایی به حضور و توانایی زنان در عرصه مدیریت اجرایی روستاست. از این رو کوشش نگارندگان، دستیابی به نتایجی درباره تحولات روی داده در دیدگاه جامعه روستایی است. برای انجام مطالعه میدانی، دو روستا از توابع شهرستان لنگرود بررسی شده اند. حجم نمونه 240 نفر از این روستاها تعیین شده، و برای جمع آوری اطلاعات، تکنیک پرسشنامه در قالب روش پیمایشی به کار رفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن اند که تفکیک جنسیتی بازی های بچه گانه، تفکیک جنسیتی رفتار، ایفای نقش های جنسیتی، آموزش متناسب با جنس، تقسیم کار جنسیتی و همچنین جنسیتی بودن صفات مدیریتی و سن و تحصیلات، دارای رابطه معنی داری با نگرش پاسخ گویان به توانایی زنان در مدیریت اجرایی روستاست. نتایج حاصل از بررسی دیدگا ه ها و مقایسه زنان و مردان این دو روستا مشخص می سازد که زنان نگرشی مثبت تر از مردان به توان مدیریت اجرایی خود دارند. این در حالی است که مردان عمدتا به تفکیک جنسیتی در امور مختلف معتقدند. البته شدت این تفکیک رو سوی تحول دارد و از جمله مثلا تحصیلات دختران پذیرفته شده است. تفکیک جنسیتی در انجام کارهای منزل نیز اندک اندک تحول می یابد و به همکاری بیشتر مردان می انجامد. در جامعه روستایی نیز اشتغال زنان، پذیرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"بر همین اساس دو متغیر اصلی جامعهپذیری جنسیتی(شامل تفکیک جنسیتی بازیهای بچگانه،تفکیک جنسیتی رفتار و ایفای نقشهای جنسیتی)و کلیشههای جنسیتی (شامل آموزش متناسب با جنس،تقسیم کار جنسیتی و نیز جنسیتی بودن صفات مدیریتی)برای بررسی نگرش زنان و مردان روستایی به توانایی زنان در مدیریت اجرایی بهکار میرود.
1)تفکیک جنسیتی بازیهای بچگانه نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون(0/306)در سطح معنیداری(0/00) نشان میدهد که بین متغیرهای نظر فرد درباره تفکیک جنسیتی بازیهای بچگانه،و نگرش به توانایی مدیریت اجرایی زنان رابطه معناداری وجود دارد.
1)آموزش متناسب با جنس یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین نظر هر فرد درباره آموزش متناسب با جنس و نگرش او به توانایی زنان در مدیریت اجرایی روستا وجود دارد،که آن را میتوان در سطح معنیداری 0/00 و با میزان ضریب همبستگی پیرسون 0/597 با اطمینان 99 درصد اثبات کرد.
2)تقسیم کار جنسیتی نتایج بهدست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که فرض رابطه بین دو متغیر تقسیم کار جنسیتی و نگرش و توانایی زنان در مدیریت اجرایی روستا در سطح (1)-این متغیر با استفاده از 26 گویه مورد بررسی قرار گرفته است(آموزش متناسب با جنس 7 گویه/تفکیک جنسیتی کار 9 گویه و جنسیتی بودن صفات مدیریتی 8 گویه).
از مجموع یافتههای بهدست آمده میتوان نتیجه گرفت که متغیر کلیشه جنسیتی همبستهترین عامل با نگرش افراد و مورد اختلافترین عامل در بین زنان و مردان روستایی است؛به نظر میرسد که موضوع آموزش دختران در ذهنیت مردم روستایی تقریبا نهادینه شده است و آنان پذیرفتهاند که دختران دارای توانایی برابر با پسران در علمآموزیاند و میتوانند برای ادامه تحصیل به شهر بروند."