چکیده:
عرفان، گرایش معنوی گستردهای است که بیشتر در میان پیروان ادیان دیده میشود، و اساسا ادیان در زمینههای عرفانی با یکدیگر قرابت و تفاهم بیشتری دارند، چنانکه بین دو نظام عرفان عملی مسیحیت و اسلام، این تشابه و تفاهم بسیار زیاد است. مقالة حاضر، به مقایسة مقامات عرفانی در نزد پدران صحرا و تصوف اسلامی در چهار قرن اولیه میپردازد. در آغاز مقاله، به چگونگی شکلگیری سخنان پدران صحرا در چهار قرن اولیه میلادی و پیدایش تصوف اسلامی و اهمیت عرفان عملی در هر دو نظام فکری اشاره شده، و در متن، بر اساس تقسیمبندی ابونصر سراج، در کتاب اللمع فی التصوف است که در آن به ترتیب، هفت مقام توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا آمده است. در همة موارد ابتدا آیاتی از قرآن و کتاب مقدس که مورد استناد عارفان مسلمان و مسیحی بوده، ذکر شده، سپس از پیامبر اسلام و عیسی مسیح سخنی نقل شده است، و سخنانی از بزرگان صوفیه هر دو نظام، متناسب با هر مقام بیان و تحلیل شده است. بر پایة این سنجش، زهد اسلامی معتدلتر از گوشهنشینی راهبان مسیحی به نظر میرسد.
Mysticism is a broad spiritual trend، which is prevalent among religions. There is a close resemblance and understanding among religions when considering mysticism. Similarly، there is much close resemblance and understanding between two mystical systems of Christianity and Islam. The present article attempted to compare practical mysticism in two systems of desert fathers’ practical mysticism and Sufism. At the outset of the study، the development of desert fathers’ speeches in first four centuries is studied. The genesis of Islamic mysticism and the significance of practical mysticism in both schools of thought are also pointed out. The article has been divided based on Abu Nasr Sarrāj “Al-luma' fi al-Tasawwof” into seven stages of repentance، asceticism، renunciation، poverty، patience، self-surrender to him and contentment. Concerning the stages، some verses of the Holy Quran and the Bible، which have been invoked by Muslim and Christian mystics، have been quoted first. Then some quotations from the prophets of Islam and Christianity and from Sufi Scholars of the two systems have been cited and analyzed. There are lots of similarities and closeness between the two intellectual systems; however Islamic renunciation is more reasonable than Christian monk’s Seclusion.
خلاصه ماشینی:
"16, 17 تأکید ویژة اسلام و مسیحیت بر مسئلة آخرتشناسی و سختی عذاب و فانی بودن امور مادی و باقی بودن امور معنوی و اینکه دنیادوستی سرمنشأ تمامی خطایاست و مهمتر از همه برجسته کردن یاد مرگ موجب شده است که عرفا دنیا را به جد نگیرند و دنیا در دل آنان سرد شود و بیشتر به دروننگری و ریاضت روی آورند و تلاش عمدة خویش را در این زمینه به کار گیرند، و علاوه بر ریاضتهای طاقتفرسا با بیان و عبارات مختلف، نیرنگهای دم به دم دنیا را به انسانها یادآوری کنند تا بتوانند دوستی دنیا را از دل آنها بزدایند و یا دور کنند، زیرا دوستی دنیا و ارزشگذاری مانع ذکر خدا و یاد آخرت که هدف غایی سالک است، میشود.
(پدران صحرا، ص۵۲) بنا به اعتقاد صوفیه، توکل از عالیترین مقامات مقربین است و در بعد باطنی و درونی وجود انسان به معنای درک و تحقق توحید است که فهم آن غامض و در مرحلة عمل نیز امری دشوار است، زیرا به اعتقاد صوفیه اعتماد بر هر کس و هر چیز مخلوق و ترس از آن به معنای شرک خفی است، و این جنبه از توکل، یکی از مسائل اساسی و بنیادی در روانشناسی صوفیه است، توکل هیچ منافاتی با تلاش ندارد، زیرا در احادیث اسلامی از توکل با عنوان حال پیامبر و از تلاش با عنوان سنت رسول الله یاد شده است و نکتة دیگر اینکه تلاش و جهد سالک که با پرهیزگاری جلوهگر میشود تا با توکل همراه نشود، ره به جایی نمیبرد، زیرا در طریقت عرفانی، تکیه بر تقوا و دانش کافری است."