چکیده:
هنگام مطالعۀ متون عرفانی، در کنار ارتباط جذبی سالک با خدا که توأم با توکل، شیفتگی، تسلیم و در نهایت فناست، ارتباط دیگری نیز وجود دارد که در ظاهر گفتار و کردار، حریم مقدس و نامقدس را رعایت نمیکند. اجتماع این تلقی «تابوشکنانه» با آن رابطۀ انفعالی، هر خوانندهای را دچار تناقض میکند. نوشتار حاضر در صدد بررسی انواع، مصادیق و دلایل تابوشکنی در متون عرفانی با استناد به برخی از اقوال و رفتار ده تن از مشاهیر عرفان اسلامیـ از رابعه تا مولویـ است. تابوشکنی در آثار این عرفا با دو شکل «فاصلهگریزی» و «واسطهستیزی» نسبت به مقدس و نامقدس نمود مییابد و شامل موضوعات متعددی از جمله «حال اتحاد»، «من و تو کردن با خدا»، «نماز و روزه»، «ابلیس» و غیره است. تأمل در دلایل تابوشکنی نشان میدهد که گرچه گستاخی عرفا در مواردی اعتراض به تحریف ارزشهاست، در اغلب موارد محصول صمیمیت و شیفتگی انسان نسبت به خداوند است و هیچ منافاتی با سرسپردگی وی ندارد.
When studying mystical texts، the reader finds out that along with mystic's loving relationship with God، which is characterized by resort، absorption، submission and، finally، destruction، there is another relationship، which appears to be irrespective of the holy and unholy sanctum. Coexistence of these two opposites confuses readers of mystical texts. Investigating the quotes and actions of ten famous Islamic mystics – from Rābe‘eh to Rumi –، the present study examines the types، manifestations and reasons of taboo-breaking in mystical texts. In mystical texts، taboo breaking exists in two forms: "denial of distance" and "fighting the medium" in respect to the holy and unholy. It includes various topics such as sense of union with God، expressing equality with God، fasting and praying، Satan، etc. A deeper search for causes of taboo-breaking indicates that although some instances taboo-breaking or mystic’s impudence seem to be a protest against the distortion of values، in most cases it is the result of the mystic's intimacy with God. Therefore، it is not in contradiction with his submission to Him.
خلاصه ماشینی:
"انواع تابوشکنی در متون عرفانی تابوشکنیهای عرفانی از چند منظر قابل طبقهبندی است، اما به اقتضای اهداف این نوشتار که درصدد تعیین مصادیق و دلایل تابوشکنی است، انتخاب چشماندازهایی ضروری است که هم شامل تمام موارد تابوشکنی باشد و هم جنبۀ اصلی آن یعنی گستاخی اعتقادی را به نمایش بگذارد.
هر کدام از این موضوعات به یکی از حوزههای مقدس یا نامقدس تعلق دارد و سخنان طرح شده دربارۀ آنها، حریم پاک و ناپاک را که قابل نزدیکی یا لمس نیست، زیر پا میگذارد؛ البته در مواردی ممکن است موضوعی در آن واحد، حریم هر دو حوزه را به چالش بکشاند؛ برای مثال در مغانهها و ترسائیات، هم منهیات ارج مییابد، هم مقدسات واسطهای مانند نماز و روزه به حاشیه رانده میشود.
این تلقی که ظاهرا ریشه در فلسفة «ادویتا ودانتایی» هندویی دارد و از طریق فلسفة نوافلاطونی به بسیاری از مکاتب عرفانی از جمله عرفان اسلامی راه یافته است(بعد پنجم، ص232) اصلیترین و گستردهترین نمود تابوشکنی در متون عرفانی ایرانیـ اسلامی است5، چنانکه بایزید گفت: «من نه منم.
حتی بسیاری از تابوشکنیهای حوزۀ منهیات مانند دفاع از ابلیس نیز با فرض ارتباط عاشقانة انسان با خدا و برعکس توجیه میشود؛ برای مثال عطار، امتناع ابلیس از سجدۀ حضرت آدم(ع) را به غیرت عاشقانة او نسبت میدهد.
تأثر از شرایط اجتماعیـ فرهنگی در کنار دلایل معرفتشناسانة صرفـ مانند تعبیر از تجربه و تأویل از مفهومـ دلیل دیگری هم برای تابوشکنی در متون عرفانی اسلامیـ ایرانی قابل تصور است که ریشه در مناسبات اجتماعیـ فرهنگی ایران دارد."